یوزپلنگ - چیتا
یوزپلنگ یا یوز (نام علمی: Acinonyx jubatus) جانوری است مهرهدار از رده پستانداران، راسته گوشتخواران، خانواده گربهسانان.
بدن این گربه سان بیهمتا طی چندین میلیون سال تکامل طوری طراحی شده است که به این حیوان امکان حرکت با سرعتی برابر با ۱۱۰ کیلومتر در ساعت را میدهد. سرعت یوزپلنگ در عرض 3.5 ثانیه از 0 به 100 کیلومتر می رسد که از شتاب بسیاری از ماشین های مسابقه ای نیز بیشتر است. اندام باریک، پاهای لاغر و بلند، قفسه سینهای کم پهنا ولی عمیق و جمجمهای کوچک، ظریف و گرد، یوز را به سریعترین جانور روی زمین تبدیل کرده است.
یوزها به آسانی از دیگر گربه سانان تشخیص داده میشوند. این امر تنها به دلیل وجود خالهای روی بدن او نیست بلکه بدن باریک و کشیده، سر کوچک، چشمهای بالا قرار گرفته و گوشهای کوچک و تا حدودی پهن است که آنها را متمایز میکند.
طعمه معمول آنها غزالها (به ویژه غزال تامسون)، ایمپالا، آنتیلوپها و دیگر پستانداران سم دار حداکثر تا ۴۰ کیلوگرم وزن هستند. یک نر بالغ تنها هر چند روز یک بار شکار میکند اما مادههای دارای توله تقریباً هر روز به شکار میپردازند. در حالی که سایر گربه سانان شکارچیان شب هستند یوزها عمدتاً روز فعال بوده و اغلب در اوایل بامداد و غروب آفتاب به سراغ طعمههای خود میروند. تاکتیک او در شکار مخفی شدن و نزدیک شدن به طعمه است.
زمانی که او به حدود ۳۰ متری طعمه خود رسید. با حرکتی سریع به طرف او یورش میبرد. تعقیب طعمه به طور متوسط بیست تا شصت ثانیه به طول میانجامد و این زمان در یک فاصله ۱۶۰ متری صرف میشود. (حداکثر ۵۰۰ متر) و پس از آن دیگر طعمه را دنبال نمیکند. ضریب موفقیت او در شکار پنجاه درصد اندازه گیری شده است. میزان تغذیه روزانه آنها به طور متوسط در روز دو کیلوگرم است که به نظر غذای زیادی نیست. طول سر و بدن او بین ۱۱۲ تا ۱۳۵ سانتیمتر، طول دمش ۶۶ تا ۸۴ سانتیمتر و وزن او بین ۳۹ تا ۶۵ کیلوگرم اندازه گیری شده است. (نرها ۱۵ درصد درشت جثه تر از مادهها هستند)
طول دوره عمر آنها در طبیعت هفت سال گزارش شده اما به نظر میرسد حداکثر تا ۱۲ سال هم عمر کنند. عمر آنها در اسارت تا ۱۶ سال هم گزارش شده است.
مادهها هر دو سال یک بار زایمان دارند و نرها در سه سالگی به سن بلوغ میرسند.
یوزها به دو حالت در طبیعت دیده میشوند: گروه خانوادگی و نرهای سرگردان. نرهای سرگردان معمولاً برادر بوده و اغلب یک ائتلاف دو یا سه نفره را تشکیل میدهند؛ به ندرت اتفاق میافتد که یک نر تنها زندگی کند. این ائتلاف در کنار هم قرار داشته، با هم به شکار رفته و معمولاً محدوده زندگی آنها با قلمرو چند ماده هم پوشانی دارد. پیش از زایمان، یوز ماده یک ناحیه یا کنام مناسب را که معمولاً علفزار بلندی در یک ناحیه مرطوب است انتخاب کرده و یک تا شش توله ۲۵۰ تا ۳۰۰ گرمی میزاید. این تولهها از ۱۴ تا ۱۶ ماه پس از تولد تحت مراقبت مادر قرار دارند و یوز ماده به جز هنگام شکار لحظهای آنها را تنها نمیگذارد. در سه یا چهار ماهگی تولهها از شیر گرفته شده و توسط غذای حاصل از طعمه تغذیه میشوند.
نرها در مراقبت والدینی نوزادان هیچ دخالتی ندارند. بچهها همیشه در حال بازی با یکدیگر بوده و مهارتهای شکار را با طعمههای زندهای که مادر به کنام باز میگرداند فرا میگیرند، هر چند این تولهها همچنان در شکار طعمه آماتور باقی میمانند. یوزهای جوان در سنین بعد از نوجوانی و در هنگام جدا شدن از مادر به مدت شش ماه به جهت ایمن بودن از خطرات احتمالی با هم باقی میمانند. اما پس از این دوره خواهرها گروه را ترک کرده اما برادرها به زندگی در کنار هم ادامه میدهند.
پیدایش و پراکنش
زمان پیدایش یوز به حدود ۴ تا۵ میلیون سال پیش باز میگردد و شواهد حاکی از آن است که آنها زودتر از دیگر گربههای بزرگ تکامل یافته اند. قدیمیترین سنگوارههای آنها در امریکای شمالی و در ایالتهای تگزاس، نوادا و وایومینگ امریکا مشاهده شده است. زمانی آنها در سرتاسر آسیا، افریقا، اروپا، امریکای شمالی گشت میزدند اما در انتهای دوره یخبندان (در حدود ۱۰ هزار سال قبل) تغییرات اقلیمی عظیم باعث نابودی بخش بزرگی از پستانداران شد که یوزها هم از این فاجعه بی نصیب نماندند.
همگی یوزهای امریکای شمالی و اروپا و بیشتر جمعیت آسیایی و افریقایی این موجود از بین رفت و برخی از متخصصان عقیده دارند که جمعیتهای کنونی آن از اندک حیوانات بقایافته و خویشاوند نزدیک اشتقاق پیدا کرده اند. ازدواج خویشاوندی بالا در تعداد پایین گروههای باقی مانده وضعیت وخیم کنونی این گونه را سبب شده است.
این جانور دارای تنوع ژنتیکی بسیار پایینی بوده و جمعیتهای جانوری این چنین دچار مرگ و میرهای زیادی میشوند. با وجود قدرت تکثیر بالای یوزها در طبیعت، تکثیر در اسارت این جانوران در جهت تکثیر آنها در بعضی نقاط مانند امریکای شمالی جواب نداده است. گونه یوز دارای دو زیرگونه است: زیرگونه آسیایی و زیرگونه افریقایی. هر چند در این مورد اختلاف نظر وجود دارد و برخی متخصصان تعداد بیشتری زیرگونه را در نظر میگیرند. در بین این دو، زیرگونه افریقایی که در بسیاری از بخشهای این قاره پراکندگی دارد وضعیت نسبتاً بهتری را دارد. به نظر میرسد که در حدود ۵ تا ۱۵ هزار یوز هنوز در افریقا باقی مانده اند. اما زیرگونه آسیایی آن که به یوزپلنگ ایرانی یا یورپلنگ آسیایی مشهور است و روزگاری در بخشهای وسیعی از خاورمیانه و هند پراکندگی داشت، اکنون تنها محدود به 50 الی 60 عدد در نواحی شرقی ایران شده است.
پراکندگی یوز در بخشهای مرکزی ایران و در محدوده دشت کویر و دشت لوت و نواحی اطراف آن قرار دارد. بیژن فرهنگ دره شوری متخصص کارکشته و قدیمی حیات وحش ایران درباره وضعیت گذشته نه چندان دور این جانور گفته است: «مدیریت، حفاظت و طبیعت مناطق پراکندگی یوز آنچنان تقویت و ترمیم یافته بود که هیچ گونه نگرانی برای بقای یوز و همین طور دیگر جانوران کشور وجود نداشت. در زمان انقلاب پارکها و مناطق حفاظت شده کشور مورد هجوم شکارچیان، دامداران، کشاورزان و زمین خواران قرار گرفت. مناطق حفاظت شده و پارکهایی که در مجاورت شهرها قرار داشتند علاوه بر مهاجمان فوق مورد هجوم ادارات دولتی و ارگانهای نظامی نیز بودند و بخشهای زیادی از آن مناطق به منازل مسکونی، کارخانه و پادگانهای نظامی تبدیل شدند.
سازمان حفاظت محیط زیست علاوه بر اینکه بخشهایی از مناطق خود را از دست داد، در بخش باقیمانده نیز امنیت سابق بربادرفته بود. تهاجم به همه مناطق کشور لطمه زد ولی به مناطق دشتی بیش از دیگر مناطق آسیب وارد آمد.» او علاوه بر اینها شکار یوز، صید طعمههای بالقوه جانور، هجوم دامداران و سگهای گله؛ اشغال آبشخورها را نیز از جمله تهدیدهای این جانور میداند. ۲۴ ناحیه به عنوان زیستگاههای یوز در سال ۶۴ توسط همین متخصص و دکتر بهرام کیابی و بهرام زهزاد مورد ارزیابی قرار گرفتند که این پروژه مورد پشتیبانی سازمان محیط زیست قرار نگرفت و پس از مدتی نیمه کاره ماند. یکی از مناطق و زیستگاههای اشاره شده در این بررسی، دشت شیطور یزد بود که در همین اواخر خبر تاسف انگیز کشتار سه یوز از آن گزارش شد.
هماکنون پروژهای که زیر نظر مجامع بین المللی انجام میشود برنامه بررسی وضعیت یوز در ایران را در دست اقدام دارد. این بررسیها در جهت جلوگیری از کاهش تعداد این جانور انجام میشود اما به نظر میرسد با وجود شرایط حاکم بر محیط زیست ایران نمیتوان امیدی به بقای آن داشت. شاید تا چند وقت دیگر از یوزهای خرامان دشتهای گرم سرزمین مان تنها چند عکس و خاطره یادگار بمانند و این مرکب شاهان و بزرگان به سرنوشت بسیاری از دیگر جانداران انقراض یافته دچار شود. «ماریتا» تنها یوز آسیایی در اسارت موجود در پارک پردیسان تهران چند سال قبل بر اثر بیماریهای ناشی از اسارت، چشم از جهان بست.
یوزپلنگ ایرانی
شهریورماه سال ۱۳۷۲، ماده یوزى به همراه سه توله تشنه خود براى نوشیدن آب وارد باغ هاى اطراف شهر بافق شد. تعدادى افراد غیرمحلى با چوب به مادر و تولههایش حمله کردند، مادر موفق شد از این مهلکه جان سالم به در ببرد، اما تولهها اسیر دست انسانهاى ناآگاه شدند.
دو توله زیر ضربات چوب جان خود را از دست دادند و توله دیگر زخمى و ضرب خورده با کمک مردم بافق و ماموران حفاظت از محیط زیست آن شهرستان نجات یافتند، این توله که بعدها ماریتا نام گرفت به پارک پردیسان تهران منتقل شد و بعد از ۹ سال اسارت، در سال ۸۲ به دلیل عفونت ریوى جان باخت. به گفته شاهدان عینى، ماده یوز تا مدتها به نزدیکى محل واقعه مىآمد و تولههایش را صدا مىزد.
علاقمندان به یوز آسیایى روز نهم شهریور (سالروز نجات ماریتا) را روز حفاظت از یوزپلنگ نامیدند و در مراسمى یک روزه یوز آسیایى را به عنوان سمبل و میراث طبیعى ایرانیان معرفى کردند. نسل یوزپلنگ آسیایى در تنها زیستگاهش ایران، در حال انقراض است. خبر جدیدى نیست، اما این خبر در ایران به جز تعدادى علاقهمند به محیط زیست، واکنشى را برنیانگیخته است.
وضعیت یوز آسیایى چندان امیدوارکننده نیست، البته اقداماتى برای حفظ این گونه در حال انجام است. در گذشته، زیستگاه یوز پراکندگى وسیعى از شبه جزیره عربستان تا هندوستان و ترکمنستان داشته است. اما در قرن اخیر بر اساس اطلاعات موجود نسل یوز آسیایى جز در ایران در سایر کشورها منقرض شده است: عراق ۱۹۲۹، کویت ۱۹۴۲، هند ۱۹۴۷، قزاقستان ۱۹۷۰، پاکستان ۱۹۷۲، ترکمنستان ۱۹۷۳، عربستان ۱۹۷۳، عمان ۱۹۷۷
یوزپلنگ آسیایی
زیستگاههاى یوز در ایران: گستره اى از بمپور در بلوچستان تا طبس، پارک ملى گلستان در خراسان، منطقه حفاظت شده خوش ییلاق، پارک ملى توران و پارک ملى کویر (سمنان)، نفت شاه در باختران، منطقه حفاظت شده موته در اصفهان، تمام مناطق یزد، منطقه بهرام گور فارس، حاجى آباد در بندرعباس و پارک ملى خبر روچون و راور در کرمان در سالهاى قبل زیستگاه یوز آسیایى به شمار مى آمد.
اما در سالهاى اخیر یوز فقط در مناطق نایبندانِ طبس، بافق، دره انجیر و کالمند در استان یزد، ذخیره گاه زیستکره توران و پارک ملى کویر در سمنان، میاندشت در خراسان شمالى و بجستان در خراسان رضوى مشاهده شده است.
مشخصات یوز آسیایی
یوزپلنگ از خانواده گربه سانان به شمار مى آید که به دلیل داشتن دست و پایى بلند، بدنى کشیده و باریک و سینه اى فراخ تا حدود زیادى به سگ هاى تازى شبیه است. رنگ بدن یوز نخودى است و خالهاى ریز و درشتى آن را پوشانده است.
بسیارى از مردم یوز را با پلنگ اشتباه مى گیرند، اما تفاوت بارز این دو گونه در شکل خالهایشان است. در یوز خالها توپر و گرد است، در حالى که خالهاى پلنگ درشت و توخالى و گل مانند است. وجود نوار سیاه رنگى که از گوشه چشم یوز تا دهان امتداد یافته و به "خط اشک" معروف است نیز از مشخصات بارز یوز به شمار میاید که پلنگ این خط را ندارد. فرق دیگر یوز پلنگ با پلنگ این است که یوز پلنگ در پشت گردن یال دارد ولی پلنگ ندارد.
یوز سر کوچکى دارد و چشمانش براى بهتر دیدن از پشت بوتهها، نسبتاً بالا قرار گرفتهاند. همچنین یوز مى تواند با سرعت ۱۱۰ کیلومتر در ساعت ۵۰۰ متر بدود. یوزپلنگ آسیایى در طبیعت حدود ۱۲ سال زندگى مى کند. یوز ماده مى تواند یک تا هشت مرتبه بین سه تا چهار نوزاد به دنیا بیاورد. نوزاد یوز تا ۲۰ ماهگى باید در کنار مادر باشد تا نحوه شکار و گرفتن طعمه را آموزش ببیند.
یوزپلنگ یک گربه سان است؛ گربه اى که سرى گرد و کوچک و گربه مانند و بدنى شبیه به سگ دارد؛ دست و پا و بدنى بلند و کشیده. مانند سگ ها شکارش را تعقیب مى کند؛ بر خلاف گربه هایى مانند ببر و پلنگ که به کمین کردن معرف هستند. بدن یوزپلنگ از مو هایى زبر و به رنگ نخودى تا زرد روشن پوشیده شده که روى آن تعداد زیادى خال هاى سیاه رنگ تو پر نقش بسته تعداد خال هاى روى بدن هر یوزپلنگ آفریقایى به بیش از سه هزار عدد مى رسد، ولى تعداد آن در یوزپلنگ آسیایى (ایرانى) کمتر است، چون خال هاى آن بزرگ تر و در نتیجه تعداد آن کمتر است. یوزپلنگ هاى آفریقایى و ایرانى تفاوت هاى دیگرى هم با هم دارند. یوزپلنگ ایرانى نسبت به یوزپلنگ آفریقایى داراى هیکل بزرگ تر و رنگش روشن تر است. به همین خاطر خیلى زیبا تر از یوزپلنگ آفریقا و در عین حال خیلى کمیاب است. به همین خاطر در حال حاضر کارشناسان گوناگون از سرتاسر ایران و جهان بر روى آن تحقیق مى کنند.
این حیوان که بر خلاف اسمش که ممکن است براى خیلى ها وحشت ایجاد کند، خیلى آرام است. یعنى امکان دارد شما یک روز در طبیعت شانس داشته باشید که یوزپلنگ را از فاصله یکى دو مترى ببینید، ولى این حیوان کوچکترین آسیبى به شما نرساند وخیلى راحت بتوانید از آن عکس بگیرید و یا تماشایش کنید، حنى مى بینید این حیوان پس از مدتى بلند مى شود و می رود، ولى متأسفانه خیلى ها فکر مى کنند که یوزپلنگ وحشى است و آن را مى کشند. به همین خاطر یکى از کار هایى که ما باید انجام دهیم این است که یوزپلنگ را به مردم بشناسانیم و بفهمانیم که ما در ایران هم یوزپلنگ داریم و باید نسیت به آن حساس باشیم. به خصوص مردم روستاها و شهر هاى نیمه شرقى ایران، یعنى مناطق بیابانى و کویرى که منطقه ى زندگى یوزپلنگ هاست، و خیلى هایشان از وجود چنین حیوان ارزشمندى آگاه نیستند و یا آن را وحشى مى دانند و مى کشند. خط اشک یوزپلنگ نوار سیاهى است که از گوشه ى چشم تا خارجى دهان آن ادامه دارد و با جذب نور خورشید از انعکاس نور جلوگیرى مى کند و با کم کردن زنندگى نور خورشید، درست مانند عینک آفتابى، از چشمان یوزپلنگ محافظت مى کند. خط اشک یکى از راه هاى شناسایى یوزپلنگ در میان گربه هاى خالدار دیگر است.
خطراتى که یوز را تهدید مى کند!!
دشمن طبیعى یوز، سگ گله و پلنگ است. برخلاف تصور اکثر مردم، یوزها حیوانات آرامى هستند و هرگز به دامهاى اهلى حمله نمىکنند. سام خسروىفرد، مشاور پروژه حفاظت از یوز آسیایى در ایران مى گوید: ورود دام به زیستگاه یوز از تهدیدات اصلى زندگى یوزپلنگ است، علاوه بر اینکه سگ گله ممکن است به یوز حمله کند، چوپانان هم به محض رویارویى با این حیوان با تصویر احتمال حمله یوز به دامها، حیوان را با تیر یا سنگ مى زنند.
از سوى دیگر، با توجه به اینکه وجود آب در زیستگاه اصلى یوز که دشتهاى باز و تپه ماهورهاى واقع در مناطق استپى و بیابانى است، یک موهبت محسوب مىشود، دام و بخصوص شتر وقتى سر آبشخور یا چشمه مىآیند، آن را اشغال مى کنند و دیگر نه یوز و نه طعمه هایش به آنجا نمى روند. در نتیجه طعمه هاى یوز مهاجرت مى کنند یا مى میرند و به دنبال آن زندگى یوز هم تحت تاثیر قرار مى گیرد.
گفتنى است که غذاى اصلى این حیوان را آهو، جبیر، قوچ و میش، کل و بز و خرگوش تشکیل مى دهد که امروزه به دلیل شکار بىرویه شکارچیان غیرمجاز مجهز به خودروها و موتورسیکلتهاى قدرتمند صحرایى، جمعیت آنها نیز به شدت در حال کاهش است.
تلاش برای حفظ یوزپلنگ آسیایی
پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایى، با همکارى برنامه توسعه سازمان ملل و سازمان حفاظت ازمحیط زیست در سال ۲۰۰۱ شروع به کار کرد. اعتبار این پروژه ۷۲۵ هزار دلار بود و سازمان حفاظت از محیط زیست هم تعهد کرد که معادل همین مقدار پرداخت کند.
هوشنگ ضیایی مدیر پروژه، مى گوید: براى کار مطالعاتى و حفاظتى، ۵ منطقه انتخاب شد که گمان مىرود ۸۰ درصد یوزهاى ایران در آن مناطق پراکندهاند. پارک ملى توران، پارک ملى کویر در استان سمنان، منطقه حفاظت شده بافق و پناهگاههاى حیاتوحش دره انجیر و نایبندان در استان یزد. ۳۲ نفر محیط بان علاقهمند هم استخدام کردیم به آنها آموزش دادیم تا ضمن حفاظت از منطقه و آماربردارى، از طریق آنها به مردم محلى آموزش هاى لازم داده شود.
آمار موجود از یوز آسیایی
با اینکه آمار یوز آسیایى را در ایران گاهى بین ۵۰ تا ۶۰ قلاده و در کل، کمتر از ۱۰۰ قلاده عنوان کردهاند، سام خسروى فرد، مشاور پروژه بینالمللى حفاظت از یوز آسیایى ترجیح مىدهد که این اعداد را "حدس کارشناسى" بنامد تا "آمار"؛ چرا که معتقد است یوزپلنگ حیوانى به شدت مخفى کار و فرارى از انسان است، به راحتى خود را در طبیعت استتار مى کند و گستره زیستگاهش بسیار وسیع است. همه این عوامل دست به دست هم مى دهند تا آمارگیرى از این گونه کارى بسیار مشکل شود.
هوشنگ ضیایى، بهترین روش آمارگیرى از یوز در ایران را استفاده از دوربین تلهاى عنوان مىکند. دوربینهاى تلهاى نوعى از دوربینهاى اتوماتیک هستند که با عبور حیوان از جلوى چشمى دوربین، فاصله اى ۱۵ مترى را عکس مى گیرند. در واقع این دوربینها حضور حیوان را هم بواسطه تغییر شدت نور دریافتى در لحظه عبور درمىیابند و هم از روى درجه حرارت بدن حیوان.
مراقبت در زمان بیهوشی و انجام عملیات نصب گردنبند جی پ اس بر روی یوزپلنگ .
وى مىگوید:
ابتدا گذرگاههاى یوز را از روى ردپاى حیوان مشخص کرده، سپس دوربینهاى تلهاى را در آنجا کار مىگذاریم. خالهاى روى بدن یوز، مانند اثر انگشت انسان، منحصربفرد است. بنابراین از روى عکسها، تعداد یوزها را در آن فاصله، مشخص کرده و با انجام کارهاى آمارى جمعیت یوز آن ناحیه را تخمین مىزنند.
نصب گردنبند ردیاب برروى یوز
ژانویه سال ۲۰۰۷، پروژه رادیوتله مترى و نصب گردنبندهاى ردیاب روى یوزآسیایى براى نخستین بار به صورت عملى آغاز شد. طرف ایرانى این پروژه سازمان حفاظت محیط زیست، دفتر برنامه توسعه سازمان ملل (یو ان دى پى) در ایران و پروژه حفاظت از یوز آسیایى و طرف خارجى آن هم انجمن حفاظت از حیات وحش امریکا (دبلیو سى اس) است .گردنبند ردیاب (جى.پى.اس کولار) شامل یک فرستنده و گیرنده رادیویى و قطعه اى براى تنظیم زمان باز شدن قلاده است.
هومن جوکار، مدیر این پروژه در تهران، هدف از نصب این ردیاب را بدست آوردن اطلاعاتى در مورد زیستگاه، توقف گاه، مسیرهاى رفت و آمد و مهاجرت یوز عنوان کرده و مى گوید این گردنبندها، آنتن زمینى دیگرى دارد که اگر از یک فاصله اى به گونه نزدیک تر شویم، بدون دسترسى مستقیم به گردنبند، اطلاعات توسط امواج (یو.اچ.اف) به دستگاهى زمینى منتقل مى شود و از کل این اطلاعات، مى توان به رفتارشناسى این حیوان پى برد.
وزن این گردنبدها ۲۸۰ گرم است. محدودیت زمانى این گردنبند باطرى آن است که جى پى اس آن تا دوسال مى تواند فعال بماند. گردنبندها طورى تنظیم شده اند که بعد از گذشت ۱۸ ماه، خودبهخود باز مى شوند و از روى سیگنالهایى که مى فرستد، متوجه مى شویم که کجاست.
هومن جوکار نحوه نصب این گردنبندهاى ردیاب را اینگونه توضیح مىدهد: در ابتداى کاربراى گرفتن یوز در محل گذرشان، ۱۳ تله را با فاصله مىگذاریم که مجهز به فرستنده سیگنال هستند. به محض اینکه حیوان در این تله ها مى افتد، تیم به محل مورد نظر رفته و دامپزشک تیم اقدام به بیهوش کردن یوز مىکند. نمونه بردارى از خون و بافت حیوان، نصب گردنبند و جاگذارى میکروچیپى در پشت گردن یوز از اقدامات بعدى گروه است. بعد از آن از دارویى براى به هوش آوردن حیوان استفاده مى کنیم تا حیوان، بیهوش در طبیعت نماند و خطراتى تهدیدش نکند.
وى اضافه مى کند: با استفاده از تجربیاتى که در افریقا براى نصب گردنبد روى یوز پلنگ آفریقایى داشتیم، در ژانویه در منطقه حفاظت شده بافق (یزد) مستقر شدیم و در نهایت در فوریه به شکل آزمایشى در مرحله اول موفق به نصب این ردیاب روى ۲ یوز و یک پلنگ شدیم. این کار حاصل حدودا دو ماه تلاش شبانه روزى تیم در بیابان بود. اما از آنجا که براى مطالعات و آمارگیرى حداقل نیاز به ۶ نمونه در یک منطقه داریم، دوباره از آبان ماه همان تیم جمع مى شویم و امیدواریم که این بار با در اختیار داشتن تجربه بیشتر، روى ۴ نمونه دیگر نیز این ردیاب را وصل کنیم.
گردآورنده: دنیاها، دانشنامۀ فارسی | www.donyaha.ir