ملخ ها
ملخ ها گروهی از حشرات متعلق به راسته ملخیها هستند. آنها از جمله قدیمیترین گروه زنده حشرات گیاهخوار جویدنی میباشند که قدمت آنها به دوران تریاس اولیه، در حدود ۲۵۰ میلیون سال پیش باز می گردد. ملخ ها به طور معمول حشراتی زمین نشین هستند. این حشرات دارای پاهای جهنده در عقب بدن خود هستند. که به آنها کمک میکند با پرش شدید از تهدیدات فرار کنند. ملخ ها معمولاً میتوانند ۱ متر (۳ فوت) یا بیشتر جهش کنند.
ملخ حشره ای گیاهخوار است، بعضی از گونه های آنها گاهی اوقات به آفت جدی غلات، سبزیجات و مراتع تبدیل میشوند، مخصوصا هنگامی که میلیونها عدد ملخ ازدحام میکنند و محصولات زیادی را در مناطق وسیع از بین میبرند. آنها با استتار، از خود در برابر شکارچیان محافظت میکنند. بعضی از گونه های آنها سعی میکنند با برهم زدن بال های درخشان و براق خود، شکارچی را به وحشت بیندازند و (در صورت بالغ بودن) خود را به هوا پرتاب کنند. گونه های دیگر مانند ملخ رنگینکمان، دارای رنگ هشدار دهنده است که عاملی بازدارنده برای شکارچیان میشود.
ملخ ها تحت تأثیر انگل ها و بیماری های مختلفی قرار دارند و بسیاری از موجودات درنده هم از پوره ها (نوزادان) و هم از بزرگسالان تغذیه میکنند. تخمهای آنها نیز مورد حمله انگلها و شکارچیان قرار میگیرد. ملخها مانند سایر بیمهرگان از راه دفاع غیر اختصاصی با عوامل بیماریزا مبارزه میکنند و دفاع اختصاصی (لنفوسیت و پادتن) ندارند.
تکامل نژادی
ملخ ها متعلق به زیر مجموعه "ملخیها" هستند. اگرچه گاهی اوقات "ملخ" بعنوان یک نام عمومی برای زیرمجموعه کلی مورد استفاده قرار میگیرد. "ملخیها" شامل تقریبا ۲۴۰۰ جنس معتبر و حدود ۱۱۰۰۰ گونه شناخته شده هستند. همچنین، بسیاری از گونه های ناشناخته، به ویژه در جنگل های مرطوب استوایی وجود دارند. "ملخیها" عمدتا در مناطق گرمسیری زندگی میکنند و گونه های کمتری از آنها در مناطق معتدل وجود دارند، با این وجود ملخ ها تقریبا در سراسر جهان پراکنده هستند. آنها منحصراً گیاهخوار هستند و احتمالاً قدیمیترین گروه زنده حشرات گیاهخوار جویدنی هستند.
تقسیم بندی
انواع ملخیها به ۲ زیر گروه اصلی تقسیم شدهاند:
- ملخهای شاخ کوتاه و ملخهای شاخ بلند
- جیرجیرک ها و کتیدیدها
ملخ شاخ کوتاه، عامل بیشترین میزان خسارات در محصولات زراعی است. در نتیجه، اعضای این زیر گروه بیش از سایر گونههای ملخ شناخته شده هستند و آنچه اغلب افراد به عنوان ''ملخ'' می شناسند به این گروه تعلق دارند.
انواع ملخ های شاخ کوتاه
ملخ های شاخ کوتاه به ۳ دسته تقسیم میشوند:
- ملخ های سیخ گلو: این ملخ ها که آفات گیاهی هستند، با برخورداری از یک توبرکل یا دستگیره در بین پاهای جلوی خود، از سایر ملخ ها شناسایی میشوند. ۳ مورد از مهمترین گونههای این گروه عبارتند از: ملخ مهاجرتی، ملخ پاکارد و ملخ راهراه.
- ملخ های بال نواری: مشخصه اصلی ملخ های بال نواری این است که دو بال عقبی آن ها رنگ های درخشانی دارند. در حین پرواز این ملخ ها، صدای بلندی از به هم خوردن بال هایشان ایجاد میشود. ملخ های بال شفاف آسیب زا ترین گونه از ملخ های بال نواری هستند. ملخ های بال نواری بالغ، رنگی مایل به قهوهای و تقریباً طولی بین ۲۱ تا ۳۲ میلی متر دارند. بالهایشان روشن و دارای لکههای تیره است. دو خط از قفسه سینه این ملخ ها امتداد می یابد که در نوک پیشانی ملخ به هم میرسند. ملخ هایی که از تخم بیرون آمده اند، سیاه هستند و نوار سفید مشخصی دور قفسه سینه دارند.
- ملخ های کج صورت خاموش: این گروه از ملخها به اندازه دیگر انواع ملخ ها شناخته شده نیستند. این نوع غالباً توسط افراد نادیده گرفته میشود و به طور کلی معیارهای کنترلی را در رابطه با آن ها رعایت نمیکنند. ملخ های کج صورت خاموش، با صورتی نسبتاً شیب دار تا افقی، شناخته میشوند. بالهای عقبی آن ها کاملاً شفاف است. شاخک های نظیر آنتن و قفسه سینه پهن و وسیع، از سایر ویژگی هایی است که به شناسایی کج صورتان از سایر انواع ملخ ها کمک میکند. این نوع ملخها در طول مرز باتلاقها و در مراتع مرطوب دیده میشوند. (به آن پا دندانه دار نیز گفته میشود)
ترکیبی از حیوانات
ملخ، موجود عجیبی است که هر بخشی از اعضای او، به حیوانی شبیه است: صورتش همچون صورت اسب، چشمانش مانند چشمان فیل، گردنش همانند گردن گاو، شاخکهایش چون شاخهای گوزن، سینهاش شبیه سینه شیر، شکمش مانند شکم عقرب، بالهایش چون بالهای عقاب، رانهایش همانند رانهای شتر، پاهایش همچون پاهای شترمرغ و دم او چون دم مار است.
مشخصات (آناتومی خارجی)
ملخ از شاخه بندپایان است و به راحتی می توانید بدن و پاهای بند بند آن را مشاهده کنید. از آن جا که بالهای حشرات در واقع از زایده های کوتیکول نشات گرفته اند که منشا آنها اندام حرکتی نیست و ساختار بند بند ندارند. بدن ملخ ها مانند طرح معمول حشرات از ۳ بخش تشکیل شده است:
- سر
- سینه
- شکم
سر
سر ملخ به صورت عمودی با یک زاویه خاص نسبت به بدن نگه داشته شده است و دارای یک جفت شاخک باریک بندبند (حساس به لمس و بو) با موهای حسی، دو چشم مرکب بزرگ جانبی و سه چشم ساده (که می توانند نور و تاریکی را تشخیص دهد) است. در سر، عضلات کوچک و مرکب وجود دارد که شاخکها و قطعات دهانی را حرکت میدهد. بیشتر سر ملخ، در یک قطعه جوش خورده یا اپیکرانیوم جای گرفته که شامل تارک پشتی و گرههای جانبی و پیشانی است. در زیر پیشانی، دهان قرار دارند که شامل:
- لب فوقانی: در زیر قرار دارد و سطح داخلی آن اپی فارنکس نامیده میشود.
- آرواره بالا: که به شکل هرم مثلثی که لبه داخلی آن دندانه دار است و به تعداد یک جفت در زیر لب بالا قرار گرفته و عمل قطع کردن و خورد نمودن مواد غذائی را انجام میدهد.
- آرواره زیرین: که به تعداد یک جفت در زیر آرواره های بالا قرار دارد و از چند قطعه تشکیل شده است ؛ پایه در قاعده آرواره های پائین که به وسیله یک برآمدگی به تانتوریم متصل می گردد. تنه که به شکل قطعه بزرگی است و لبه داخلی آن به نام لاسینیا موسوم است و معمولاً مجهز به مژه و یا خار می باشد. لبه خاجی آن گاله آ نامیده میشود و همچنین دارای یک پا لپ چند مفصلی است.
- لب پائین: که قسمت متحرکش به صورت قطعه ای بزرگ و قلبی شکل است و دو لبه داخلی آن تشکیل دو زبانه به نام گلوسا را میدهد که در بعضی حشرات مثل زنبور عسل یکی شده و قطعه نسبتاً بلندی به نام زبان را به وجود می آورد. لبه های خارجی تشکیل زبانه های خارجی را میدهند که پالپ های لب پائین در طرفین آن قرار دارد. زائده لب پائین یا هیپوفارنکس عضوی زبان شکل است و غدد بزاقی در ان باز میشود زائده لب بالا یا اپی فارنکس که در سطح لب بالا قرار دارد و به عنوان حسگر برای لب بالا محسوب میشود.
شاخک
شاخک ها اعضاء حسی بندبندی هستند که شکل و تعداد بندهای آنها در حشرات فوق العاده متغیر است. شاخک ها معمولاً بطور دائم در حرکت بوده و از نظر فیلوژنی معادل شاخک های اول سخت پوستان می باشند. این اعضای حسی در تمام حشرات به جز در حشرات بی بالان راستۀ بی شاخکان و لارو برخی از زنبورها به تعداد یک جفت در طرفین سر وجود دارند. شاخک ها در بعضی از حشرات، کوتاه ( مانند مگس ها) و در برخی دیگر دراز است و گاهی نیز طول آنها از طول بدن بیشتر است. شاخک ها بطور کلّی از مجموع بندهای بهم پیوسته ای تشکیل شده اند که سطح آنها از موهای ریز و درشت پوشیده شده است. شکل عمومی شاخک ها غالباً در افراد نر و ماده یک گونه، متفاوت است که در اینصورت جنس نر و ماده به آسانی از همدیگر شناخته میشوند. شاخک ها در درجۀ اول اعضاء لمسی، بویایی و شنوایی حشره را تشکیل میدهند که بوسیلۀ حرکات سریع و مداوم خود ارتباط جانور را با محیط زیست برقرار میسازند.
شکل و اندازه بندهای شاخک ها یکنواخت نیست، باین جهت در طول آن معمولاً ۳ بخش زیر قابل تشخیص است:
- اسکاپ: بند اول یا پایۀ شاخک که معمولاً پهن تر و یا بلندتر از بندهای دیگر است در یک محل غشائی و نرم برآمده ائی و روی اسکلریت حلقوی به کپسول سر متطل میشود.
- پدیسل: دومین بند شاخک بعد از اسکاپ است که معمولاً کوتاه تر بوده و از لحاظ شکل نسبت به دیگر بندها متفاوت است. پدیسل حامل اعضای حسی ویژه ای بنام جونستون است که در اغلب حشرات بصورت گروهی روی آن قرار می گیرند.
- تاژک: تاژک شامل بند سوم و مجموع دیگر بندها است. تعداد بندهای تاژک از ۱ (لارو سخت بالپوشان) تا ۶۰ بند (سخت بالپوشان شاخک دراز) متغیر است. در بعضی از ملخ های شاخک بلند، این تعداد تا ۱۵۰ بند نیز می رسد. ولی بطور معمول تعداد بندهای تاژک در حدود ۹ بند می باشد.
سینه
سینه از سه بخش پیش سینه، میان سینه و پس سینه تشکیل شده است. در هر یک از قطعات سینهای یک جفت پای بندبند (کلاٌ سه جفت پا) وجود دارد و در میان سینه و پس سینه علاوه بر پاها، به هر کدام، یک جفت بال متصل است. قطعات هر بند دارای یک قطعه پشتی چهار صفحهای، یک قطعه پهلویی سه صفحهای و یک قطعه سینه یا جناغ شکمی فرد است. بالهای جلو که به تگمینا معروف هستند، باریک و چرمی اند و از جفت بال عقبی محافظت میکنند. همچنین ماهیچه های فمور، در پاهای عقبی بزرگ شده اند که یک سازگاری برای پریدن است. بال های عقبی ملخ بزرگ، پهن و غشایی هستند.
اجزای پا
پاهای ملخ از ۵ قسمت تشکیل شده است که عبارتند از:
- پی ران (کوکسا): اولین قسمت پا بوده و به صورت اتصال مفصلی گرز و حفره یا بدن متصل است که حرکت پا را در تمام جهات ممکن میسازد.
- پیش ران (تروکانتر): که ممکن است دو بندی باشد؛ دومین قسمت پا و قطعه کوچکی است که در اکثر حشرات نامشخص میباشد.
- ران (فیمور): سومین قسمت پا و معمولاً بزرگترین یا سنگینترین قسمت پا میباشد.
- ساق (تیبیا): چهارمین قسمت و معمولاً باریک و دراز میباشد.
- مچ یا پنجه (تارسوس): که در انتها به دو ناخن یا کلاو، یک بالشک، ارولیوم یا امپودیوم منتهی میشود. پنجمین قسمت پا و میتوان آن را به عنوان کف پا در حشرات درنظر رفت. پنجه ممکن است از ۱ تا ۵ مفصل تشکیل شده باشد و هر پنجه معمولاً به یک جفت ناخن ختم میشود.
مشخصات بالها
بالهای پیشین ضخیم ولی بالهای عقبی پهن و غشایی هستند. این بالها به صورت بادبزنی تاخورده و در زیر بالهای پیشین قرار دارد و در حین پرواز باهم باز میشود. هر بال به صورت یک برآمدگی کیسه مانند از پوشش بدن ظاهر میگردد و به شکل غشایی دولایی نازک و پهن میشود. در داخل بالها، نایها وجود دارد که در اطراف نایها سینوسهای خونی یافت میشود. کوتیکول به دور نایها ضخیم میشود و به این ترتیب رگبالها تشکیل میشود. شکل و طرح رگبالها در گونهها آنچنان ثابت است که در طبقه بندی مورد استفاده قرار میگیرد.
شکم
ملخ دارای شکمی استوانهای و باریک است که مرکب از ۱۱ قطعه یا بند میباشد. بند انتهای شکم برای جفتگیری مناسب است. در طول پهلوهای زیرین سینه و شکم ده جفت سوراخهای کوچک به نام منافذ تنفسی وجود دارد، که به دستگاه تنفس وصل میشود. در هر طرف اولین بند شکمی پرده صماخی (اندام تمپانال) تخم مرغی شکلی وجود دارد که اندام شنوایی ملخ است. بخشهای دو تا هشت، حلقه ای شکل هستند و توسط غشاهای انعطاف پذیر به هم متصل میشوند. بخشهای نه تا یازده از نظر اندازه کوچک میشوند.
در ملخ نر ۸ بند که به قطعات قلابی شبیهاند، ولی بند ۹ و ۱۰ بهم چسبیدهاند. بند ۱۱، صفحه فوق مخرج را تشکیل میدهد و یک خار کوچک به نام دنباله شکمی، که در یک طرف قسمت عقب بند ۱۰ شکمی وجود دارد. جناغ بند ۹ اندام جفتگیری را تشکیل میدهد. در ملخ ماده جناغ ۸ وجود ندارد. جناغ ۹ طویل است و یا صفحه جانبی در بند ۱۰ دیده میشود و انتهای شکم دارای ۲ لوب زوج به نام اووپوزیتور است که در تخمگذاری نقش دارد.
ملخ ماده به طور معمول بزرگتر از جنس نر است. ملخ های ماده در خلفی ترین بخش بدن خود دارایی اندامی به نام اووپوزیتور هستند که در تخمگذاری نقش دارد.
مشخصات بدن (آناتومی داخلی)
اسکلت خارجی
بدن ملخ ها از اسکلت خارجی کتینی (پلی ساکاریدی سخت و مستحکم که ماده زمینه ای آن پروتئین است) تشکیل شده است که بوسیله شکاف هایی از جنس کوتیکول نرم و جدا از هم هستند که در نتیجه بندها و ضمایم بدن میتوانند حرکت کنند. زیر کوتیکول ملخ ها، رنگ آمیزی متنوعی است که باعث میشود به رنگ محیط دربیایند.
دستگاه گوارش
ملخها، دارای آروارههای قوی هستند و عموماً از گیاهان تغذیه میکنند. بیشتر ملخ ها پولیفاژی هستند و از چندین منبع گیاهی تغذیه میکنند، اما بعضی از آنها همه چیزخوار هستند و بافت حیوانات و مدفوع آنها را می خورند. به طور کلی اولویت غذایی آنها گیاهان علفی است. (مانند بسیاری از غلات که به عنوان محصول کشت میشوند.)
دستگاه گوارش ملخ مانند سیستم معمول حشرات است که شامل حفره دهانی، که دارای صفحه هایی آرواره مانندی که در اطراف دهان ملخ قرار دارد و برای خرد کردن غذا، که عمدتا برگ ها و بخشهای تازه و نرم گیاهی هستند به کار میرود. سپس مری باریک وجود دارد که، غذای خرد شده را از دهان به چینه دان انتقال میدهد که تا چینه دان بزرگ ادامه پیدا میکند. اولین محل ذخیره ی موقتی غذا چینه دان می باشد که در آن غذا کمی نرمتر میشود، اما گوارش رخ نمیدهد. پس از چینه دان یک پیش معده یا سنگدان وجود دارد که دومین محل ذخیرهی موقتی غذا است و دومین محلی است که گوارش مکانیکی غذا صورت می گیرد. محتویات سنگدان توسط چینه دان تأمین میشود. بخش میانی شامل معده است که به شش جفت روده های کور معده اتصال مییابد. سومین محل ذخیره ی موقتی غذاست و در آن گوارش شیمیایی غذا رخ میدهد که محل جذب مونومرهای مواد غذایی است.
در اطراف معده ی ملخ تعدادی کیسه وجود دارد که به درون معده راه دارند. آنزیم های گوارشی توسط کیسه های معده تولید شده و به درون معده ریخته میشود. پس از معده، بخش عقبی یا روده میباشد که قسمت قدامی نازک و ناحیه میانی باریک و به راست روده که متسع است ختم میشود. روده، معده را به مخرج وصل میکند که محل جذب آب و فشرده تر کردن باقی مانده مواد برای خارج کردن آنها از مخرج است. برخی از ملخ ها دارای سلولاز هستند که با نرم شدن دیواره سلول های گیاهی، محتوای سلول های گیاه را برای سایر آنزیم های گوارشی قابل دسترسی میکند.
دهان (گوارش مکانیکی)- مری- چینه دان (ذخیره ی مواد خرد شده)- سنگدان (گوارش مکانیکی)- معده و کیسه های معده (گوارش شیمیایی و جذب)- روده (جذب آب)- مخرج
دستگاه گردش خون
مانند سایر حشرات، ملخ ها دارای سیستم گردش خون باز هستند. حفره های بدن آنها با همولنف (جانداری مثل ملخ، خون مثل انسان ندارد. به جای خون، مایعی به نام همولنف که نقش خون و لنف و آب مبان بافتی در بدن انسان را دارد که اصطلاحا به آن خون می گویند.) پر شده است. یک ساختار قلب مانند در قسمت فوقانی شکم، که در مقابل دیواره پشتی شکم داخل یک حفره دل پوشی جای دارد. خون از راه سوراخهای جانبی زوج و کوچک یا منافذ جانبی قلب که دریچه دارد وارد قلب شده و توسط انقباضات قلب به داخل یک آئورت پشتی که به طرف سر امتداد دارد با فشار به جلو رانده میشود. سپس خون وارد یک حفره کاذب شده و سپس میان اندامهای داخلی راه مییابد و سرانجام وارد حفره دل پوشی میگردد.
دستگاه جریان خون ملخ، مانند سایر بندپایان باز و حفرهای است و در آن مویرگ و سیاهرگ وجود ندارد. پلاسمای خون محتوی گلبولهای بیرنگ است که با از بین بردن موجودات زنده ریز خارجی، به مثابه بیگانهخوار، عمل میکند. این سیستم، مواد مغذی را در سراسر بدن ملخ به گردش درمیآورد و مواد زائد متابولیکی را برای دفع در روده حمل میکند. سایر عملکردهای همولنف شامل ترمیم زخم، انتقال گرما و تأمین فشار هیدرواستاتیک است، اما سیستم گردش خون در تبادل گازی نقش ندارد.
دستگاه تنفسی
تنفس با استفاده از مارپیچ های نای که از طریق جفت دریچه در سطوح قفسه سینه و شکم باز میشوند، انجام میشود. منافذ تنفسی یا روزنههای زوج به یک مجموعه لولههای هوای روپوستی و قابل ارتجاع به نام نایها متصل میگردد و نایها به تمام قسمتهای بدن منشعب میگردد. کوچکترین شاخهها، یا نایژک اکسیژن را به یاختههای بدن رسانده، انیدرید کربنیک را مستقیما از آنها خارج میسازد. ملخ برخلاف بعضی حشرات دارای چندین کیسه هوایی بزرگ با دیوارههای نازک در شکم میباشد که در آنها انقباض و انبساط متناوب دیواره بدن به راندن و خارج کردن هوا در دستگاه نایی کمک میکند. در دم چهار زوج اولی روزنه یا منافذ تنفس باز و شش تای خلفی بسته است و در بازدم عکس ترتیب دم برقرار است بطوری که گردش هوا در نایها معین و مشخص می باشد.
دستگاه وازنش
بافتهای قدامی بخش عقبی لوله گوارش به تعدادی لولههای مالپیگی رشته مانند اتصال دارد. این لولهها در حفرههای خونی جای دارد و انتهای آزاد آنها، مسدود است. دیواره لولهها از یک لایه بافتهای بزرگ درست شده است، که اوره و املاح را از خون گرفته و به داخل روده تخلیه میکند.
ملخ، دستگاه گردش خون باز دارد. بطوریکه همولنف آن در حفره عمومی بدن واقع شده است. در سیستم دفع لوله های مالپیگی ملخ، ۳ مرحله دیده میشود:
- مرحله اول: یون های پتاسیم و کلر همولنف با انتقال فعال (صرف انرژی) وارد لوله های مالپیگی میشوند. این مرحله نوعی جذب است (جذب یونها از همولنف به مجرای لوله مالپیگی). این مرحله باعث افزایش فشار اسمزی درون لوله های مالپیگی میشود.
- مرحله دوم: با افزایش فشار اسمزی درون لوله های مالپیگی، مولکول های آب طی فرایند اسمز از همولنف جذب مجرای لوله های مالپیگی میشوند.
- مرحله سوم: با ترشح فعال (با صرف انرژی)، بلورهای جامد اوریک اسید وارد لوله های مالپیگی میشوند.
پس از این سه مرحله، در لوله های مالپیگی، ترکیبی از آب، یون ها (پتاسیم و کلر) و اوریک اسید وجود دارد که به روده ملخ می ریزند. در روده، فرایند باز جذب انجام میشود، بطوریکه با عبور مایعات روده، آب و یون ها باز جذب میشود ولی اوریک اسید باز جذب نمیشود و همراه با مواد دفعی دستگاه گوارش ملخ بصورت ادرار و مدفوع از مخرج دفع میشود.
شکل فوق، برش طولی از بخش روده ای ملخ را نشان میدهد، که در آن مواد دفعی همچون اوریک اسید و یون ها (سدیم و کلر) با انتقال فعال و آب به روش اسمز از همولنف وارد لوله های مالپیگی شده و سپس یون ها و آب از طریق راست روده به بدن باز جذب میشوند. از شکل بالا معلوم است که هر لوله مالپیگی، نه مستقلاً، بلکه به کمک یک مجرای مشترک، محتویات خود را وارد روده جانور میکند. فشار اسمزی روده، بیش از راست روده است، زیرا به روده، یون ها اضافه میشوند، در حالیکه از راست روده، یون ها باز جذب میشوند.
دستگاه عصبی
مغز یا عقدههای فوق مری در سر قرار دارد و از سه جفت عقدههای به یکدیگر جوش خورده تشکیل شده است که عصبهایی به چشمها، شاخکها و سایر اندامهای واقع در سر میفرستد. مغز بوسیله دو رابط عرضی در دور مری به عقدههای زیر مری متصل میگردد. این عقدهها نیز سه جفت هستند. هر بند سینهای، دارای یک زوج عقده با اعصابی به طرف پاها، بالها و اندامهای داخلی میباشد. فقط پنج زوج عقده شکمی وجود دارد که عصبهایی را به اندامهای پشتی میفرستد. همچنین یک دستگاه عصبی سمپاتیک یا احشایی موجود است که مرکب از یک قسمت سرحنایی با عقدهها و عصبهایی که به مغز، روده، معده و قلب اتصال مییابد و مجموعه ظریف کوچکی از اعصاب محیطی در زیر پوست دیواره بدن قرار دارد.
اندامهای حسی
موهای حسی در شاخکها، دهان، دنبالههای شکمی و قطعات انتهایی پا وجود دارند. اندامهای چشایی روی زایدههای حسی قرار دارد. همچنین، اندام شنوایی نیز، که از یک پرده صماغ کشیدهای، تشکیل شده است، با الیاف عصبی حسی متصل است.
ملخ ها دارای یک سیستم عصبی و مجموعه گسترده ای از اندام های حسی خارجی هستند. در سر یک جفت چشم مرکب بزرگ وجود دارد که یک میدان دید وسیع برای ملخ ایجاد میکند که می تواند حرکت، شکل، رنگ و فاصله را تشخیص دهد. همچنین سه چشم ساده روی پیشانی قرار دارد که می توانند شدت نور را اندازه گیری کنند. همچنین یک جفت آنتن (شاخک) حاوی گیرنده های بویایی و لمسی نیز روی سر آن قرار دارد. در دهان ملخ، گیرنده های چشایی قرار دارند که برای تشخیص مزه کاربرد دارند. در انتهای جلوی شکم یک جفت اندام تمپان برای دریافت صدا وجود دارد. تعداد زیادی موی ریز، وجود دارد که کل بدن را پوشانده است و به عنوان گیرنده های مکانیکی (سنسورهای لمس و باد) عمل میکنند. گیرنده های ویژه ای در کوتیکول پاها تعبیه شده است که فشار و تحریف کوتیکول را حس میکنند. اندامهای حسی داخلی به نام "کوردوتونال" در ملخ ها وجود دارد که برای تشخیص موقعیت و حرکت در مورد مفاصل اسکلت خارجی تخصص دارند. گیرنده ها از طریق نورون های حسی اطلاعات را به سیستم عصبی مرکزی منتقل میکنند.
دستگاه تولید مثل
دستگاه تولید مثل ملخها، در جنس نر و ماده، ساختاری جدا از هم دارد. دستگاه تناسلی نر، شامل دو بیضه و لولههای بسیار باریک است که به مجرای دابران ملحق میشود. مجرای دابران به یک مجرای انزالی میپیوندد که به این مجرا، غدههایی وصل میشود. این مجرا به هنگام جفتگیری به خارج باز میشود. در ملخ ماده، هر تخمدان از چندین لوله باریک شونده درست میشود. که در آن، تخمکها تشکیل و خود به یک تخم راهه اتصال مییابد. لوله تخمراهه باهم یکی شده و یک مهبل میانی تشکیل میدهند، که به طرف عقب امتداد مییابد و به یک جسم نطفهای کوچک یا کیسه ذخیره اسپرماتوزوئید میپیوندد. جام نطفهای در موقع جفتگیری اسپرم دریافت کرده و ذخیره مینماید. منفذ دستگاه تناسلی ماده، در سطح شکمی به خارج مربوط میشود.
جفت گیری و تولید مثل
ملخ ها هم به صورت جنسی تولید مثل میکنند. در طول فرایند تولید مثل، ملخ نر بسته ای از اسپرم وارد بدن ملخ ماده میکند. برای رسیدن به تخم ملخ ماده، اسپرم باید از کانال کوچکی به نام میکروپیل (سوراخک) عبور کند. زمانی که اسپرم به مقصد خود می رسد، تخم بارور میشود، بعد از لقاح، ملخ ماده تخم های خود را داخل زمین می گذارد. او، بوسیله (والو) سخت خود (اندامی شبیه چنگک) که عضو تخمگذاری آن میباشد، در زمین سوراخی به اندازه ۱۰ سانتیمتر، عمق حفر میکند. و در همین عمق تخمگذاری خود را آغاز مینماید. ملخ ماده، در ابتدا از خود یک ماده چسپناک بنام (فورتی) یا افرازرا ترشح نموده، که این ماده با خاک مخلوط شده و یک قشر تیوب مانند سخت را تشکیل میدهند. که آنرا کیسه یا نیچه میگویند. بطور عموم نیچه تقریبا ۲۵ میلیمتر طول دارد و دارای ۲۰ تا ۱۲۰ عدد تخم های باریک میباشد. تخم ها حداقل ۱۰ ماه زیر زمین باقی می مانند. در طول این دوره تخم ها در مرحله خواب هستند تا زمانی که آن ها در تابستان (درجه حرارت ۳۳ – ۲۸ سانتی گراد) از تخم بیرون بیایند. قبل از تولیدمثل، ملخ ها با استفاده از آواز خواندن و فرومون (ماده ای که برای جذب جنس مخالف ترشح میشود) جفت خود را جذب میکنند. ملخ ها در فصل تابستان یا بهار، تخم ریزی میکنند.
در روزهای گرم بهار یا تابستان، لاروهای جوان از تخم بیرون میآیند. این پورهها (نوزادان)، فاقد بال و اندامهای تولید مثل هستند. نوزادان پس از بیرون آمدن از تخم، بسیار پرخور و حریصاند و آنچه را سر راه خود بیابند، می خورند. در نتیجه بر حجمشان اضافه شده و سپس کوتیکول بدن آنها، سخت و تیره رنگ میشود. هر یک از نوزادان پنج یا شش مرحله لاروی را پشت سر می گذرانند و دوره رشد و کامل شدن آنها به ۳۰ تا ۵۰ روز یا بیشتر طول میکشد. ابتدا بالهایشان رشد میکند و در آخرین پوستاندازی به اندازه نهایی خود میرسند.
هر ملخ صدای منحصر به فرد خود را دارد. ملخ ماده، معمولا نرم تر از ملخ نر آواز می خواند. در طول فصل زادآوری (تولید مثل)، آنها صداهای بلند از خود در میآورند و این کار را بهوسیله مالیدن اعضاء بدنشان به یکدیگر انجام میدهند. برخی از گونه های ملخ با بال های رنگارنگ که باعث جذب جنس مخالف میشود، جفت گیری را انجام میدهند.
ژنتیک و تعیین جنسیت
عدد کروموزومی در ملخ ماده ۲۴ = ۲n و در ملخ نر ۲۳ = ۲n می باشد. یکی از نکات برجسته در مورد ملخ نر، فرد بودن عدد کروموزومی است.
- در هر سلول پیکری (بدنی یا سوماتیک) ملخ ماده ۲۲ کروموزوم اتوزوم (غیرجنسی) و ۲ کروموزوم X (جنسی) وجود دارد.
- در هر سلول پیکری (بدنی یا سوماتیک) ملخ نر ۲۲ کروموزوم اتوزوم (غیرجنسی) و ۲ کروموزوم X (جنسی) وجود دارد.
در ملخ ها، یک نوع کروموزوم جنسی وجود دارد و تعیین جنسیت بر اساس تعداد کروموزم های جنسی است. به شکل زیر که نحوه گامت زایی در ملخ ها است، دقت کنید:
در ملخ نر دو نوع اسپرم ایجاد میشود:
الف) اسپرم حاوی ۱۱ کروموزوم اتوزوم و ۱ کروموزوم X
ب) اسپرم حاوی ۱۱ کروموزوم اتوزوم و فاقد کروموزوم X
در ملخ ماده یک نوع تخمک ایجاد میشود:
تخمک حاوی ۱۱ کروموزوم اتوزوم و ۱ کروموزوم X
در نتیجه، تعیین جنسیت در ملخ ها، با ملخ نر می باشد.
دگردیسی ملخ
در حشرات، جنس نر و ماده از یکدیگر مجزا هستند و لقاح داخلی دارند. در معدودی از حشرات نمو مستقیم است. به این معنی که نوزاد شبیه حشره کامل است، اما اندازهای کوچکتر دارد. برخی دیگر از حشرات مانند ملخها، دگردیسی ناقص دارند که در آن از تخم، موجودی خارج میشود که از بسیاری جهات شبیه حشره کامل است اما بال و ساختارهای تولید مثل فعال را ندارد. به این موجود پوره گویند. پوره با گذشتن از یک سری مراحل تعویض جلد، رفتهرفته به حشره کامل شبیهتر میشود. بیشتر حشرات از جمله زنبور عسل و پروانهها دستخوش دگردیسی کامل میشوند و چهار مرحله مشخص در چرخۀ زندگی خود دارند.
ملخ یکی از جانورانی است که دگردیسی ناقص دارد. ملخ زمانی که از تخم در میآید (نَمف) شبیه جانور بالغ است با این تفاوت که تولید مثل نمیکند، بال ندارد و کوچکتر است.
طول عمر و اندازه
طول عمر ملخ ها به آب و هوایی که در آن زندگی میکنند بستگی دارد. در مکان هایی که آب و هوای زمستان آن بسیار سرد است، ملخ ها تنها به شکل تخم می توانند در زمستان زنده بمانند. ملخ های بالغ توان زنده ماندن در هوای سرد زمستان را ندارند. در مناطق گرمتر، اما ملخ ها میتوانند چند سال زندگی کنند. اما به طور کلی می توان گفت که عمده ملخ ها بین ۳ تا ۵ ماه زنده هستند.
ملخ ها در میان حشرات از لحاظ جثه در میانه قرار دارند. طول یک ملخ بالغ از ۱تا ۷ سانتیمتر متغیر بوده و بسته به گونه، معمولاً نوع ماده از نر بزرگتر است.
صداهای مختلف ملخ
ملخ می تواند بیش از ۵۰ نوع صدای مختلف از خود بیرون آورد. برای تولید صدا، این حشره ساق پای دندانه دار خود را بر رگه های بال سخت خود میساید. صداهایی که ملخ ها ایجاد می کنند، بنا به قواعد بسیار منظمی به جملات و کلمات تقسیم میشوند. هر کدام از این صداها با حرکت مخصوصی از ران دندانه دار حیوان پدید می آید. ملخ می تواند با تغییر نیرویی که پاهای خود را می مالد و یا با تغییر تعداد دندانه هایی که بر بالش میساید صداهای مختلفی ایجاد کند. معمولا ملخ های نر و ماده در میان علفزارها آواز سر میدهند. هر نری آواز نوع خود را می خواند. اگر صدای او به گوش مادهای برسد او از یک لحظه که صدای نر به گوشش برسد استفاده کرده و به او جواب میدهد. اگر آنها توافق کنند، ملخ نر به سوی آوازه خوان نامریی پرواز می کند. گاهی ممکن است این ملخ با رقیب نری روبرو شود. به محض اینکه دو رقیب یکدیگر را می بینند به شدت شاخک های خود را به حرکت در می آورند و پاهای عقب خود را نیز حرکت میدهند تا به هم بفهمانند که چقدر قوی هستند. اگر رقیب از میدان به در نرود با انبرک های برنده به جان هم می افتند تا عاقبت یکی پیروز شود. در این کشمکش ها که دو دقیقه طول می کشد کمتر اتفاق می افتد که ملخ ها عضوی از یکدیگر را ناقص کنند.
ملخ ها چه می خورند؟
ملخ ها اغلب انواع مختلفی از مواد غذایی را می خورند. آنها اغلب گیاه خوار هستند، اما برخی اوقات دیده شده که ملخی همه چیز خوار باشد مثل خوردن بقایا و بافتهای سایر حیوانات. ترجیح ملخ ها خوردن گیاهان بویژه علفها (خانواده گندمیان) و غلات است. مشاهده شده که به هنگام پوست اندازی برخی ملخ ها هم نوع خواری نیز میکنند.
مانند سایر موجودات زنده ملخ ها نیز به آشامیدن آب برای زنده ماندن احتیاج دارند. اما خیلی کم پیش می آید که ملخ به صورت مستقیم آب بنوشد و بیشتر آب مورد نیاز خود را از خوردن همان علفها و گیاهان به دست می آورد. از میان گونههای مختلف ملخ در سراسر دنیا، هیچ یک از آنها عادات تغذیهای (رژیم غذایی) شبیه به هم نشان ندادهاند. برخی از گونه ها فقط یک نوع گیاه خاص را می خورند مثلا ملخ بوته قطران، فقط از بوته قطران تغذیه میکند.
ملخ ها چه غذایی دوست دارند!!
غذاهای مورد علاقه ملخ ها عبارتند از: شبدر، گندم، پنبه، چاودار، ذرت، جو، جو دوسر و یونجه. آنها همچنین از خوردن علف، بوته ها، گلها، برگها، تنه درختان، علفهای هرز و دانه لذت می برند. برخی ملخ ها گیاهان سمی را نیز می خورند و سموم موجود در آنها را برای مقابله لا شکارچیان در بدن خود ذخیره میکنند.
در طبیعت ملخ ها به دنبال غذای خاصی نیستند و هر چیز سبزی به خصوص از خانواده گندمیان، جوانه ها، برگها و گلها را می خورند. به هنگام کمبود گیاهان سبز، آنها مشکلی با خوردن تنه درختان، دانه ها، خزه، قارچ، گوشت در حال تجزیه، بقایای حیوانات، زنبور عسلی را که در تار عنکبوت گرفتار شده و حتی حشرات مرده کوچک مثل پشه و مگس نیز ندارند.
فواید و اهمیت اقتصادی
ملخ ها مورد استفاده انسان قرار می گیرند و استفاده از این موجودات به عنوان ماده غذایی راه تازه ای است که برای جبران کمبود مواد غذایی در آینده به وسیله بعضی از دانشمندان پیشنهاد شده است. ملخ مثل بسیاری از حشرات دیگر منبع غنی پروتئین است. بر اساس کتاب حشرات «استیو پارکر» ۵۰ تا ۶۰ درصد از وزن خشک این حشرات را پروتئین تشکیل میدهد. هرچند برخی گونههای آن، فاقد اسید آمینه متیونین ضروری است و در نتیجه ارزش تغذیهای پروتیین آن پایینتر از کازئین (اصلی ترین پروتئین موجود در شیر) برآورد میشود. درصد چربی موجود در ملخ های صحرایی از پروتئین آنها کمتر است. در این بین سهم اسیدهای چرب اشباع و اشباع نشده به ترتیب ۴۴ و ۵۴ درصد ذکر شده؛ با این حال میزان کلسترول ملخ صحرایی با حدود ۲۸۶ میلی گرم در هر ۱۰۰ گرم از کلسترول گوشت قرمز یا مرغ بیشتر است. از دیگر مواد موجود در بدن ملخ باید به ید، فسفر، آهن، تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین، و همچنین مقدار اندکی کلسیم، منیزیم و سلنیوم اشاره کرد. سطح کربوهیدرات این حشرات بسیار پایین است و به همین خاطر در کشورهای جنوب شرق وعده ای مناسب در برخی رژیم ها به شمار می رود.
عده زیادی از ملخ ها، خوراک ماهیان هستند و در پرورش مصنوعی ماهی اهمیت ویژه دارند و نیز از منابع جدید تأمین مواد پروتئیندار مرغداری ها می باشند. همچنین از ملخ میتوان به عنوان جایگزین سویا در جیره غذایی دام و طیور استفاده کرد.
مصرف خوراکی
بخش عمده ای از جار و جنجال های پیرامون این ملخ به موافقان و مخالفان مصرف خوراکی ملخ صحرایی برمی گردد. واقعیت این است که ملخ از دیرباز در بسیاری از کشورهای جهان از جمله نواحی غربی، جنوبی و شرق آسیا به عنوان غذا مورد استفاده بوده است. با این حال در فرهنگ ایرانی خوردن ملخ چندان پسندیده نیست و در نتیجه تبلیغ خوردن این حشرات آن هم در زمانی که گرانی گوشت بسیاری را از خرید آن ناتوان کرده، ناخرسندی عده زیادی را در پی داشته است. برخی بر این باورند که تبلیغ مصرف ملخ به عنوان غذا برنامه ریزی شده است و از آن سو عدهای دیگر خواهان تغییر نگرش مردم به این حشرات هستند.
در دین اسلام خوردن ملخ حلال است. البته، آیت اله مکارم شیرازی تنها خوردن ملخ های زنده را جایز دانسته اند.
خسارات (آفت) ناشی از انواع ملخها
آفت ملخ هنگامی است که رفتار ملخها به حالت طغیانی درمیآید. علت این امر بالا رفتن میزان بارندگی سالیانه پس از یک دوره خشکسالی است، که بالا رفتن سروتونین در مغز ملخها موجب تحریک تولید مثل بالای آنها میشود. این جمعیت برای پیداکردن غذا دست به مهاجرت دستهجمعی میزنند که با حمله به مزارع زیانهای زیادی وارد میکنند. تشکیل دستههای بزرگ ملخ تابعی از شرایط مناسب آبوهوایی است و در برخی از سالها و برخی مناطق رخ میدهد. علت تشکیل این دستهها و نحوه پیشبینی آن هنوز به خوبی روشن نیست.
ملخ ها در مناطق نیمهخشک سراسر جهان، اصلیترین آفت محصولات زراعی و مراتع هستند. به طور خاص، مناطقی با میزان بارش کمتر از ۷۵۰ میلی متر، در معرض آسیب و حمله ملخ ها قرار دارند. از نظر کشاورزی، مناطق خشکتر بیشتر مستعد تکرار حمله ملخ ها و مشکلات ناشی (مضرات) از آن ها هستند. اگرچه بیشترین خسارت ملخ به غلات است، اما سایر محصولات زراعی نیز می توانند به طور جدی تحت تأثیر این آفات مخرب قرار گیرند. در حوزه کشاورزی چندگونه، که غلات اغلب به صورت دورهای با محصولات دیگری مانند کلزا، عدس و نخود فرنگی جایگزین میشوند، ملخ ها خسارت اقتصادی (مضرات) چشمگیری ایجاد میکنند. هر ملخ روزانه ۳۰ تا ۱۰۰ میلی گرم ماده گیاهی (وزن خشک) میخورد.
خسارات ناشی از ملخ ها به ندرت قابل تخمین است، اما آنچه اثبات شده این است که حتی آلودگی متوسط ۱۰ ملخ در متر مربع نیز بسته به شرایط پایه، می تواند به طور معمول تا ۶۰% گیاهان موجود در مزرعه را از بین ببرد. این حشرات همچنین میتوانند همه محصولات غلهای را مصرف کنند، اما معمولاً قسمتهای خارج مزارع را مورد حمله قرار میدهند.
یکی از مصیبت بارترین حمله ملخها به سال ۱۹۵۴ و کشور کنیا برمی گردد. در این سال چند گروه ملخ این کشور را هدف قرار دادند که بزرگترین آنها با حضور بالغ بر ۱۰ میلیارد حشره، فضایی به مساحت ۲۰۰ کیلومتر مربع را پوشش داده بودند.
گاهی دسته های ملخ، همچون تکه های بزرگ ابر در آسمان ظاهر میشوند و ناگهان بر باغ ها و زراعت های وسیع فرود می آیند و در مدت کوتاهی، ساقههای گیاهان، شاخهها و برگ ها را می خورند و بیابانی خشک یا درختانی عریان از هرگونه برگ و میوه، از خود به یادگار می گذارند.
ملخ، یکی از حشره های شگفت انگیز آفرینش است. موجودی است که به طور عادی، بدون هیچ مزاحمتی در گوشه و کنار مزرعه ها، باغ ها، دره ها و کوه ها زندگی میکند، ولی هنگامی که فرمان مرموزی به آنها داده میشود، به سرعت به صورت دسته های بزرگ در آسمان به پرواز درمی آیند و بر هر زراعت و باغی که فرود آیند، آن را نابود میکنند.
ملخهای بالدار مهاجر آسیایی آفریقایی از خانواده ملخهای جهنده صدادار هستند. آنها در گروههای بزرگ زندگی میکنند. بزرگترین گروه ملخها که تاکنون ثبت شده، در سال ۱۸۷۵ در نبراسکا دیده شده، که در حدود بیش از ۱ هزارمیلیارد ملخ بالدار در کنار هم وجود داشتهاست.
حمله ملخ صحرایی به ایران
به گفته «عیسی کلانتری»، رئیس سازمان محیط زیست طی قرن نیم گذشته ملخها به ایران حمله نکرده اند. ظاهرا همین عامل باعث شده در سالهای اخیر برآورد دقیقی از خسارات این حشره در ایران صورت نگیرد، اما اسنادی از تخریب ۲۵۰ هزار هکتار از زمینهای کشاورزی در سال ۱۳۴۰ وجود دارد. در اغلب رسانهها نام این حشره ملخ دریایی ذکر شده در حالی نام اصلی آن ملخ صحرایی است، اما چون از طریق خلیج فارس و دریای عمان وارد کشور شده به آن ملخ دریایی گفته میشود. این نوع ملخ هرگز بومی ایران نبوده و کانونهای دائمی آن شامل آفریقا، عربستان، هند و پاکستان است. در ایران هم از دیر باز برای اشاره به جمعیت فراوان و به ویژه حمله دشمن از عبارت مور و ملخ استفاده شده که نشانگر آشنایی مردم با گروههای انبوه این حشرات است.
هرچند ملخهای صحرایی از طریق خلیج فارس وارد کشور میشوند، اما گاهی اوقات دامنه انتشار آنها تا مناطق شمالی دریای خزر هم کشیده میشود، شاید ظاهر این حشرات ضعیف به نظر برسد، اما قادر به پیمودن ۱۳۰ کیلومتر راه طی یک روز هستند.
ملخ های صحرایی می توانند تا ارتفاع ۱۵۰۰ متری نیز بالا بروند و گروههایی تشکیل میدهند که از گلهها و گروههای هر حیوان دیگری در کره زمین بزرگتر است، از ۱۰۰.۰۰۰ قطعه تا ۱ میلیارد قطعه. در سال ۱۷۹۴ گروهی از ملخ های صحرایی منطقه ای به مساحت ۵.۰۰۰ کیلومتر مربع را اشغال کردند. در سال ۱۹۵۴، دسته بزرگی از ملخ های صحرایی از آفریقا تا بریتانیا پرواز کرده و در مسیر خود همه مزارع را ویران کردند. دسته ای دیگر از ملخ های صحرایی نیز در سال ۱۹۸۸ از آفریقا به منطقه کارائیب رسیدند.
ملخ های صحرایی با مالیدن بدن خود به یکدیگر سطح سروتونین بدنشان را بالا میبرند و این موضوع تغییراتی را در بدن آن ها ایجاد میکند که حس خجالتی بودن آن ها را کاسته و بر حس اجتماعی بودنشان اضافه میکند و در نهایت به بزرگ شدن لشکر ملخ ها کمک میکند.
تصاویر حکاکی شده ملخ های صحرایی روی قبرهای مصریان باستان در ۲۴۷۰ تا ۲۲۲۰ قبل از میلاد مسیح یافت شده است. از حمله ملخ های صحرایی در قرآن، انجیل و تورات سخن گفته شده است. در انجیل آمده که جان تعمید دهنده در مدتی که در طبیعت وحشی می زیسته از ملخ صحرایی و عسل وحشی تغذیه میکرده است.
گریز از خطر و استقامت
همه حشرات به وسیله پرواز کردن از خطر فرار میکنند، اما ملخها، جهش نیز میکنند. این حشرات دارای پاهای جهنده در عقب بدن خود هستند که میتوانند تا ۱ متر یا بیشتر جهش کنند. ملخها بیشتر عمر خود را روی زمین میگذرانند، اما آنها قادرند بعد از جهش از روی زمین با قدرت پرواز کنند. بالهای جلویی آنها، ضخیم و محکم میباشند. اما بالهای عقب نازک و نیمه شفاف هستند و در طول پرواز مثل یک بادبزن میشوند.
اگر چه بندپایان، فاقد شعور، قدرت قضاوت و اخذ تصمیم میباشند و از این لحاظ به قولی به مراتب از نوع بشر عقب ترند، ولی غریزه حیوانی در آنها بسیار قوی است و موجب گردیده که بقای نسل آنها تضمین گردد. دستههای ملخ صحرائی وقتی از روی دریاها عبور میکنند، عدهای به دریا ریخته و با محکم نگاه داشتن یکدیگر جزیره موقت یاسـکوی استراحتی برای همنوعان خود بوجود می آورند که پس از نشستن روی آنها رفع خستگی کرده و سپس به پرواز ادامه میدهند. به همین ترتیب پورههای آنها از روی نهرهای آب عبور میکنند. اولین گروههای عبور کننده با اجساد خود پلی درست میکنند که دستههای بعدی از روی آنها عبور نمایند.
کارتون کودکانه
زندگی یک حشره (A Bug's Life) نام انیمیشن (پویانمایی) رایانهای میباشد که توسط استودیو انیمیشن پیکسار با هزینهی ۱۲۰ میلیون دلار ساخته و در سال ۱۹۹۸ توسط والت دیزنی پیکچرز اکران شد. در این فیلم یک مورچه به نام فلیک است که در جستجوی «جنگجویان سرسخت» برای نجات کلنی از شر ملخ میگردد. فروش گیشه این فیلم ۳۶۳٫۳۹۸٫۵۶۸ دلار برآورد شد.
داستان این پویانمایی از «مورچه و ملخ» نوشته ازوپ اقتباس شدهاست. تولید این پویانمایی اندک زمانی پس از داستان اسباببازی آغاز شدهاست. نمایشنامه این فیلم توسط اندرو استنتون، دونالد مکانری و باب شاو نوشته شدهاست.
تعبیر خواب ملخ
دیدن ملخ ها در خواب به معنای «آزادی، استقلال، روشنی روحانی، ناتوانی در بی حرکت نشستن و تصمیم گیری» تعبیر شده است.
گردآورنده: دنیاها، دانشنامۀ فارسی | www.donyaha.ir