خون مایعی است که کار اصلی آن رساندن اکسیژن و مواد تغذیه کننده مانند گلوکز و سازنده به بافتها و کمک به دفع مواد زائد (همچون دیاکسید کربن و اسید لاکتیک) از بافتهای بدن و دفاع در برابر میکروارگانیسمها میباشد. این مایع به وسیله پمپاژ قلب (یا ساختاری همانند) به تمام قسمتهای بدن منتقل میشود. خون هم یک شاره و هم یک نوع بافت، محسوب میشود و بافت نامیده شدن آن، از آن روست که شامل مجموعهای از سلولهای ویژه است که وظایف و اعمال خاصی را بهانجام میرسانند.
این سلولها در ماده میان سلولی و زمینهای مایعی به نام پلاسما شناورند که به خون حالت شاره میبخشد. به دانش بررسی خون، خونشناسی گفته میشود.
در حدود ۷ الی ۸ درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد و در انسان بالغ بطور متوسط ۵ لیتر از حجم بدن را خون تشکیل میدهد.

فعالیتها
- اکسیژن رسانی به سلولها، که توسط هموگلوبین انجام میشود.
- انتقال مواد مغزی همچون اسیدهای آمینه، گلوکز و اسیدهای چرب.
- برداشت مواد زاید همچون دیاکسید کربن، اوره و اسید لاکتیک از بدن.
- عملکردهای ایمنی با حمل گلبولهای سفید و کشف مواد خارجی با استفاده از آنتیبادیهای محلول در آن.
- انعقاد خون که یکی از عملکردهای خود بهبودی بدن است.
- نقش پیام رسانی که با انتقال هورمونها و پیام دهی در آسیب بافتی انجام میشود.
- تنظیم PH بدن
- تنظیم دمای بدن
- فعالیتهای هیدرولیک.
ترکیبات
خون، نوعی بافت پیوندی است که به طور منظم و یکطرفه در رگهای خونی جریان دارد و دارای دو بخش است: خوناب که حالت مایع دارد و بخش یاختهای که گویچههای قرمز، گویچههای سفید و گرده (پلاکت)ها را شامل میشود. اگر مقداری از خون را گریزانه (سانتریفیوژ) کنیم، دو بخش خون از هم جدا میشود و میتوان درصد هرکدام را مشخص کرد.ً معمولادر فرد سالم و بالغ 55 درصد حجم خون را خوناب (پلاسما) و 45درصد را بخش یاختهای تشکیل میدهند.

یک میکرولیتر از خون دارای این مواد میباشد.
- ۴٫۷ تا ۶٫۱ میلیون (مردان), ۴٫۲ تا ۵٫۴ میلیون (زنان) گلبول قرمز
- ۴٬۰۰۰-۱۱٬۰۰۰ گلبول سفید
- ۲۰۰٬۰۰۰-۵۰۰٬۰۰۰ پلاکت
- پلاسما
بیش از 90درصد پلاسما، آب است و بقیه آن را موادی مانند پروتئینها، مواد غذایی، یونها و مواد دفعی تشکیل میدهند. پروتئینهای خوناب نقشهای گوناگونی دارند از جمله حفظ فشار اسمزی خون، انتقال مواد، تنظیم PH، انعقاد خون و ایمنی بدن. آلبومین، فیبرینوژن و گلوبولین از پروتئینهای خوناباند. آلبومین، در حفظ فشار اسمزی خون و انتقال بعضی داروها مثل پنیسیلین نقش دارد. فیبرینوژن، در انعقاد خون و گلوبولینها در ایمنی و مبارزه با عوامل بیماریزا اهمیت دارند.
گلبول قرمز
در انسان بیش از 99درصد یاختههای خونی را گویچههای قرمز تشکیل میدهند که به خون، ظاهری قرمزرنگ میدهند. این یاختههای کروی که از دو طرف، حالت فرو رفته دارند، در هنگام تشکیل در مغز استخوان، هستۀ خود را از دست میدهند و سیتوپلاسم آنها از هموگلوبین پر میشود.
گویچه سرخ (گلبول سرخ یا گلبول قرمز) (R.B.C) متداولترین نوع یاختههای خونی است و در بدن مهرهداران، نقش اصلی رساندن اکسیژن را، از ششها (یا آبششها) به بافتها، بازی میکند. گلبولهای قرمز سکه مانند (مقعر الطرفین)، کوچک و فاقد هسته و سایر اندامکها است. به همین جهت تنها منبع برای تامین انرژی در آن فرآیند گلیکولیز است. در شرایط طبیعی قطر آنها به طور متوسط ۷/۵ میکرون می یاشد. اگر اندازه سلول کوچکتر از ۶ میکرون باشد میکروسیت و اگر بزرگتر از ۹ میکرون باشد، ماکروسیت نامیده میشود. حضور گویچههای قرمز با اندازههای مختلف در خون را آنیزوسیتوزیس (Anisicytosis) و حضورشان با اشکال مختلف در خون را پوی کیلوسیتوزیس (Poikilocytosis) مینامند که در حالات مرضی دیده میشوند.
تعداد گویچههای قرمز در حالت طبیعی در خون زنان ۳/۶ تا ۵/۵ میلیون و در خون مردان ۴/۱ تا ۶ میلیون در هر میکرولیتر میباشد. نسبت حجم سلولهای خون به کل خون بر حسب درصد را هماتوکریت مینامند. این نسبت در زنان و مردان سالم و بالغ به ترتیب برابر ۳۵-۴۵ و ۴۰-۵۰ درصد است.
سیتوپلاسم گویچههای قرمز اسفنجی بوده و به وسیله غشاء پلاسمی قابل ارتجاعی احاطه شده تا این سلول بتواند تغییر شکل بدهد و از مویرگهای باریک عبور کند. در سیتوپلاسم گلبول رنگدانهای به نام هموگلوبین وجود دارد که پروتئینی آهندار است. گلبول قرمز به وسیله هموگلوبین خود در جاهایی که تراکم اکسیژن زیاد باشد این آهن با اکسیژن ترکیب شده و اُکسی هموگلوبین را تشکیل میدهد و در جایی که تراکم اکسیژن کم باشد تجزیه شده و اکسیژن آزاد می کند.

این خاصیت هموگلوبین در جابهجایی اکسیژن از ششها به بافتها بسیار سودمند است. عمر هر گلبول قرمز حدود ۴ ماه است. بعد از این مدت گلبول در کبد و طحال تجزیه می شود و آهن موجود در کبد اندوخته میشود.
برای ساخته شدن گویچههای قرمز در مغز استخوان، علاوه بر وجود آهن، ویتامین «B12» و فولیکاسید نیز لازم است.فولیکاسید، نوعی ویتامین از خانواده B است که برای تقسیم طبیعی یاختهای لازم است. کمبود آن باعث میشود یاختهها به ویژه در مغز استخوان، تکثیر نشوند و تعداد گویچههای قرمز کاهش یابد. سبزیجات با برگ سبز تیره، حبوبات، گوشت قرمز و جگر از منابع آهن و فولیکاسیدند. کارکرد صحیح فولیکاسید به وجود ویتامین «B12» وابسته است. این ویتامین فقط درغذاهای جانوری وجود دارد. البته در رودۀ بزرگ مقداری ویتامین B12 تولید میشود.
تنظیم تولید گویچههای قرمز
اگرچه تولید گویچههای قرمزبه وجود آهن، فولیکاسید و ویتامین « B12» وابسته است؛ در بدن ما تنظیم میزان گویچههای قرمز، به ترشح هورمونی به نام اریتروپویتین بستگی دارد. این هورمون توسط گروه ویژهای از یاختههای کلیه و کبد به درون خون ترشح میشود و روی مغز استخوان اثر میکند تا سرعت تولید گویچههای قرمز را زیاد کند. این هورمون به طور طبیعی به مقدار کم ترشح میشود تا کاهش معمولی تعداد گویچههای قرمز را جبران کند. اما هنگام کاهش مقدار اکسیژن خون، این هورمون افزایش مییابد که این حالت در کمخونی، بیماریهای تنفسی و قلبی، ورزشهای طولانی یا قرار گرفتن در ارتفاعات، ممکن است رخ دهد.
گلبول سفید
یافتههای اولیه نشان داد که در جریان بیماریهای میکروبی، تعداد گویچههای سفید افزایش مییابد و به این ترتیب، مشخص شد که بین این گویچهها و میکروبها ارتباط وجود دارد. اما هنوز یک سؤال دیگر باقی مانده بود:
گویچههای سفید در خوناند، اما میکروبها همه جا میتوانند باشند. گویچههای سفید چگونه با میکروبهای خارج از خون مبارزه میکنند؟ آیا گویچههای سفید می توانند از خون خارج شوند؟
با پیشرفت روشهای رنگآمیزی و کار با میکروسکوپ، دانشمندان به کشفی دست یافتند که میتوانست این معما را حل کند. دانشمندان مشاهده کردند که گویچههای سفید نه تنها در خون، بلکه در بافتهای دیگر هم یافت میشوند. پس گویچههای سفید، توانایی خروج از خون را دارند.
فرایند عبور گویچههای سفید را از دیوارۀ مویرگها، تراگذری (دیاپدز) مینامند. تراگذری از ویژگیهای همۀ گویچههای سفید است.
گویچههای سفید یا گلبولهای سفید از یاختههای خوناند. گویچههای سفید بخشی از سیستم ایمنی بدن به شمار میروند و در برابر بیماریهای عفونی از بدن محافظت میکنند. لکوسیتها یا گویچههای سفید خون بر اساس حضور یا عدم حضور گرانولهای اختصاصی در سیتوپلاسم خود به ۲ دسته گرانولوسیتها یا دانهدارها و آگرانولوسیتها یا بدون دانهها تقسیم بندی میشوند. لکوسیتها در مقایسه با اریتروسیتها سلولهایی هستهدار و متحرک هستند. گرانولوسیتها بر اساس رنگ پذیری گرانولهای اختصاصی آنها به ۳ دسته نوتروفیلها، ائوزینوفیلها و بازوفیلها تقسیم میگردند. آگرانولوسیتها به ۲دو دسته لنفوسیتها و مونوسیتها تقسیم میشوند.

- بازوفیل: هستۀ دو قسمتی روی هم افتاده ــ سیتوپلاسم با دانههای تیره
- ائوزینوفیل: هستۀ دوقسمتی دمبلی ــ سیتوپلاسم با دانههای روشن درشت
- نوتروفیل: هستۀ چند قسمتی ــ سیتوپلاسم با دانههای روشن ریز
- مونوسیت: هستۀ تکی خمیده یا لوبیایی ــ سیتوپلاسم بدون دانه
- لنفوسیت: هستۀ تکی گرد یا بیضی ــ سیتوپلاسم بدون دانه
نوتروفیلها فراوانترین لکوسیتها در خون میباشند و در عفونتهای باکتریایی مقدار آنها افزایش مییابد. اسیدوفیلها یا ائوزینوفیلها بیشتر پاسخهای آلرژیک را کنترل میکنند. لنفوسیتها که به ۲ دسته لنفوسیت B و A تقسیم میشوند نقش عمدهای در دستگاه ایمنی بدن دارند. تحت شرایط بالینی از جمله التهابات عفونی و غیر عفونی، بیماری سل و بیماریهای قارچی و برخی از سرطانها تعداد مونوسیتهای خون افزایش مییابد.
پلاکت (گرده)
پلاکتها قطعات یاختهای بیرنگ و بدون هستهای هستند که درون خود دانههای زیادی دارند و از گویچههای خون کوچکترند. پلاکتها در مغز استخوان، زمانی تولید میشوند که یاختههای بزرگی به نام مگاکاریوسیت قطعهقطعه و وارد جریان خون میشوند. درون هر یک از قطعات، دانههای کوچک پر از ترکیبات فعال وجود دارند. پلاکتها به چند طریق از هدر رفتن خون جلوگیری میکنند. در خونریزیهای محدود، که دیوارۀ رگها آسیب جزئی میبیند، در محل آسیب، گردهها دور هم جمع میشوند، به هم میچسبند و ایجاد درپوش میکنند. این درپوش جلوی خروج خون از رگ آسیبدیده را میگیرد.

در خونریزیهای شدیدتر، پلاکتها در تولید لختۀ خون، نقش اصلی دارند. آنها با آزاد کردن مواد و با کمک پروتئینهای خوناب مثل فیبرینوژن، لخته را ایجاد میکنند. تشکیل لخته در محل زخم، جلوی خونریزی را میگیرد. وجود ویتامین K و یون Ca در انجام روند انعقاد خون و تشکیل لخته لازم است.
انواع گروههای خونی (سیستم ABO)
گروههای خونی، آنتیژنهایی هستند که در سطح گویچههای قرمز خون و سلولهای دیگر قرار دارند و از والدین به فرزندان به ارث میرسند. گلبولهای قرمز مانند همه سلولهای هستهدار بدن واجد اختصاصات آنتیژنتیکی در سطح خود میباشند. این آنتیژنها، آنتیژنهای گروه خونی نامیده میشوند.
گاهی دیده میشود که خون شخصی را به شخص دیگری تزریق میکنند خون شخص دهنده در بدن فرد گیرنده لخته میکند و رسوب میدهد. چگونگی این عمل با انعقاد خون متفاوت است و به وجود گروههای خونی مختلف مربوط میشود. در سطح خارجی گلبولهای قرمز افراد دو نوع آنتیژن از جنس پروتئین وجود دارد که به نامهای A و B معروف هستند. برخی افراد آنتیژن نوع A و برخی نوع B، برخی هر دو آنتیژن A و B را دارا هستند و برخی هیچ یک از آنتیژنها را ندارند این افراد را به ترتیب در گروههای خونی AB ،B ،A و O قرار میدهند.

بیان آنتیژنهای گروههای خونی تحت کنترل ژنهای خاصی است و توارث آنها از قوانین ساده مندل تبعیت میکند. برای هر سیستم گروه خونی، تعداد متغیری از آللهای مختلف وجود دارد. آللها به نوبه خود تعداد متغیری از آنتیژنهای غشایی گلبول قرمز را کنترل مینمایند. حیوانات سالم علاوه بر داشتن آنتیژنهای گروههای خونی بر سطح خود ممکن است واجد آنتیبادیهای سرمی بر علیه آنتیژنهای گروه خونی که خود فاقد آنها نیز هستند، باشند. مثلا افرادی که گروه خونی آنها فاقد آنتیژن A است، در سرم خود آنتیبادی بر ضد آنتیژن A دارند. تصور میشود این آنتیبادیهای طبیعی حاصل برخورد با گلبولهای قرمز گروه A نبوده بلکه متعاقب تماس با آنتیژنهای مشابهی هستند که در طبیعت به وفور یافت میشوند.
تاریخچه
در سال ۱۹۰۱ میلادی کارل لاند اشتاینر، ایمونولوژیست آلمانی برای نخستین بار، وجود آنتیژنهای گروه خونی بر روی گلبولهای قرمز و نیز آنتیبادیهایی بر علیه همان آنتیژنها را در سرم انسان ثابت نمود. لاند شتاینر، ابتدا گلبولهای قرمز را از سرم جدا کرد و سپس به مطالعه نتایج حاصل از مخلوط کردن سرم و گلبولهای قرمز افراد مختلف پرداخت. وی دریافت که سرم بعضی از افراد قادر به آگلوتینه کردن گلبولهای قرمز برخی دیگر از افراد میباشد، اما بر روی گلبولهای قرمز همه افراد موثر نیست. در تجزیه و تحلیل نتایج، او فهمید که میتوان افراد را از نظر گروههای خونی به گروههایی تقسیم نمود:
- گروه خونی A : آنتیژن نوع A را سطح گلبول قرمز خود دارند و در پلاسمای خونشان نیز آنتیکور B (ضد آنتیژن B) را دارا هستند.
- گروه خونی B : آنتیژن نوع B را در سطح گلبو لهای قرمز خود را دارند و در پلاسمای خونشان نیز آنتیکور A (ضد آنتیژن A) را دارند.
- گروه خونی AB : آنتیژن نوع A و B را در سطح گلبولهای قرمز خود را دارند و در پلاسمای خونشان نیز هیچ یک از آنتیکورها را ندارند.
- گروه خونی O : هیچ یک از آنتیژنها را در سطح گلبولهای قرمز خود ندارند ولی هر دو آنتیکور را دارا هستند.
نحوه تعیین گروه خونی
برای پیبردن به گروه خونی هر کس، مقداری از خون را با آنتیکورهای معین شده A یا B مخلوط میکنیم. از تولید یا عدم تولید رسوب که در اثر به هم چسبیدن گلبولهای قرمز ایجاد میشود میتوان گروه خونی شخصی را معین کرد. اگر بخواهیم به فردی از گروه خونی B خون تزریق کنیم، چون پلاسمای خون او آنتیکور A را دارد نمیتوان خونی را که دارای آنتیژن A باشد به او داد. این آنتیژن در گروه های A و AB یافت میشود پس او نمیتواند از این گروهها، خون دریافت کند.
رسوب خونی
- گروه خونی A: با آنتیکور B رسوب نمیدهد ولی با آنتیکور A رسوب میدهد.
- گروه خونی B: با آنتیکور B رسوب میدهد ولی با آنتیکور A رسوب نمیدهد.
- گروه خونی AB: با هر دو آنتی A و B رسوب میدهد.
- گروه خونی O: با هیچ یک از آنتیکورهای A و B رسوب نمیدهد.
درصد گروههای خونی در افراد
در میان جمعیت مردم در حدود ۴۲ درصد گروه خونی A حدود ۹ درصد گروه خونی AB و ۴۲ درصد گروه خونی O را دارا هستند. با این وجود لازم به ذکر است که یک آنتیژن گروه خونی هیچگاه نمیتواند به همراه آنتیبادی ضد خود در بدن یک فرد وجود داشته باشد. زیرا در آن صورت وقوع همولیز، گردش خون را مختل نموده و گلبولهای فرد تخریب میشود. گروههای خونی O ،AB ،B ،A نمایانگر فتوتیپ گلبولهای قرمز یک فرد است که مطابق با یک سیستم ساده که متشکل از سه ژن آللی A ،B ،O میباشد، به ارث میرسند.
افراد Secretor ,Nonsecretor
تقریبا ۷۵% از انسانها مواد آنتیژن A و B را نه تنها در سطح غشای سلولی بلکه به صورت آزاد در ترشحات مختلف نظیر سرم، ادرار، بزاق دارا میباشند. مواد آنتیژن گروه خونی در سطح غشای سلولی به مولکولهایی از جنس گلیکوپروتئین متصلند. این صفت بوسیله یک ژن به نام Se= Secretor کنترل میگردد. عمل ژن se در صورتی که وجود داشته باشد کنترل اتصال ساده آنتیژنی به مولکولهای گلیکوپروتئینی است. در افراد هموزیگوت مغلوب اتصال مواد آنتیژنی به مولکولهای گلیکوپروتئین تحت کنترل نبوده، در نتیجه آنتیژنهای A و B اجازه حضور در مایعات بدن را نمییابند.
سیستم RH
آیا میدانید منظور از گروه خونی مثلا +A چیست؟
وقتی میگویند گروه خونی شخصی +Aاست در واقع «دو» گروه خونی را برای او مشخص کردهاند. یکی گروه خونی معروف به ABO و دیگری گروه خونی ای به نام Rh. 
در سال ۱۹۴۰، لاندشتاینر و وینر نشان دادند آنتیبادیهایی که بر علیه گلبولهای قرمز میمون رزوس (Rhesus) تولید میگردد، قادرند گلبولهای قرمز ۸۵% از جمعیت انسانی را نیز آلگوتینه نمایند. این آنتیبادیها بر علیه مولکولی که (RH) نامیده شده، بوجود میآمدند و افرادی را که واجد این مولکول بودند Rh مثبت نام گرفتند و به ۱۵ درصد بقیه که فاقد این مولکول بودند، افراد Rh منفی اطلاق گردید. آنتیبادیهای طبیعی بر علیه آنتیژنهای Rh در بدن تولید نمیشوند.

انتقال
گلبولهای قرمز را میتوان به سهولت از حیوانی به حیوان دیگر انتقال داد. اگر گلبولهای قرمز فرد دهنده، آنتیژنهای مشابه با گلبولهای قرمز گیرنده داشته باشند، پاسخ ایمنی در حیوان گیرنده گلبول ایجاد نمیشود. اما اگر گیرنده آنتیبادیهایی بر علیه آنتیژنهای گلبول قرمز دهنده داشته باشد، در آن صورت گلبولهای دهنده در معرض خطر تهاجم سریع قرار خواهند گرفت. زمانی که این آنتیبادیها به آنتیژنهای موجود در سطح گلبولهای قرمز بیگانه متصل گردند، ممکن است سبب همولیز و فاگوسیتوز این سلولها شوند. در صورت فقدان آنتیبادیهای طبیعی، گلبولهای قرمز تزریق شده موجب برانگیخته شدن پاسخ ایمنی در فرد دریافت کننده خون میشوند. سپس گلبولهای تزریقشده مدتی در خون گردش میکنند.
دومین انتقال خون با این گلبولها یا گلبولهای شبیه به گلبولهای قبلی باعث تخریب سریع این گلبولها میگردد که منجر به بروز واکنشهای پاتولوژیک شدید میگردد. علایم این روند تخریبی ناشی از همولیز گسترده داخل عروقی است. این علایم عبارتند از : لرزش بدن، فلج و تشنج و انعقاد داخل عروقی، تب و پیدایش هموگلوبین در ادرار. درمان واکنشهای انتقال ناشی از چنین انتقال خونی شامل متوقف کردن انتقال خون و زیاد کردن حجم ادرار بوسیله یک دیورتیک میباشد، چرا که تجمع هموگلوبین در کلیه ممکن است موجب تخریب توبولهای کلیه شود. بهبود وضعیت فرد به دنبال حذف همه گلبولهای قرمز بیگانه حاصل میگردد.
بیماری همولیتیک نوزادان
بیماری همولیتیک نوزادان معمولا زمانی بوجود میآید که یک مادر Rh منفی حامل جنین Rh مثبت باشد. بطور طبیعی گلبولهای خون جنین به واسطه لایههایی از سلولهای ترفوبلاست از گردش خون مادر جدا شده است. اما در اواخر حاملگی و بخصوص در حین تولد نوزاد، گلبولهای قرمز جنین ممکن است وارد گردش خون مادر شوند. همین که این گلبولها به جریان خون مادر برسند به عنوان یک عنصر خارجی تلقی شده و پاسخ ایمنی مادر را جهت تولید آنتیبادی برمیانگیزند.
معمولا آنتیبادی بر علیه گلبولهای قرمز جنین قبل از تولد اولین بچه ساخته نمیشود. اما حاملگیهای مکرر نهایتا منجر به افزایش سطح آنتیبادی در خون مادر میشود. این آنتیبادیها پس از گذشتن از سلولهای ترفوبلاست مادر به گردش خون جنین میرسند و در آنجا با گلبولهای قرمز جنین وارد واکنش شده و موجب تخریب آنها میشوند. ممکن است روند تخریب گلبولهای قرمز جنین به قدری شدید باشد که موجب مرگ جنین شود. از طرف دیگر جنین ممکن است زنده بماند و در یک وضعیت آنمیک شدید و همراه با یرقان متولد شود.
بدن جنین ممکن است در راه تلاش جهت جبران گلبولهای از دست رفته گلبولهای قرمز نابالغ را از مغز استخوان به داخل خون آزاد نماید. تخریب گسترده گلبولهای قرمز جنین میتواند منجر به آزاد شدن مقادیر سمی بیلی روبین به داخل جریان خون شود. از آنجایی که کبد جنین هنوز نابالغ است، این بیلیروبین ممکن است در سلولهای مغز رسوب نموده و موجب آسیب شدید گردد.
گردآورنده: دنیاها، دانشنامۀ فارسی | www.donyaha.ir

 
                    
