جوزپه آرچیمبولدو نقاش بزرگ ایتالیایی قرن شانزدهم دوره رنسانس بود که بیشتر برای آفرینش پرترههای ذهنی تماماً ساخته شده از ترکیب اشیایی مانند میوهها، سبزیجات، گلها، جانوران و کتابها، شناخته میشود. آرچیمبولدو نقاشی از این اشیا را به گونهای روی بوم ترکیب میکرد که کل مجموعه از اشیا یک پرتره قابل تشخیص باشد.
او بهخاطر مجموعه نقاشیهایش از چهار فصل سال شهرت جهانی دارد. مجموعه دیگری که تابلوهای «زمین»، «آب»، «آتش» و «هوا» را شامل میشد و با عنوان «چهار عنصر» شناخته میشود از دیگر شاهکارهای این هنرمند است.
بعضیها «جوزپه آرچیمبولدو» را پادشاه شیوهگرایی مینامند. اگر چشمتان به پرترهای از انسان که با ترکیبی از گیاهان، سبزیجات، کتاب، حیوانات و اشیاء مختلف ساخته شده است، افتاد میتوانید اطمینان حاصل کنید این اثر به «آرچیمبولدو» تعلق دارد. این پرترهها تجلی شیدایی ذهن یک هنرمند رنسانس نسبت به معماها و مفاهیم خیالی است.
زندگی
جوزپه آرچیمبلدو، در ۱۵۲۷ میلادی در میلان ایتالیا به دنیا آمد. پدر جوزپه، بیاجیو آرچیمبولدو، هنرمند اهل میلان ایتالیا و از نقاشان دولتی بود، و باعث شد تا پسرش نیز خیلی زود وارد این حرفه شود. جوزپه آرچیمبولدو مانند پدرش، در سن 21 سالگی کار خود را به عنوان طراح شیشههای رنگی و نقاشیهای دیواری در کلیساهای محلی آغاز کرد. او در طول عمرش به نقاشی در کلیساها و تزئین کاخها مشغول بود. سالهای زندگی او از سالهای زندگی نقاشان مشهوری مثل میکل آنژ، رافائل سانتی و لئوناردو داوینچی فاصله زیادی نداشت. او آنقدر استعداد داشت که در سال ۱۵۴۹ وقتی ۲۲ ساله بود، وظیفه نقاشی بر شیشههای کلیسای مرکزی میلان به او سپرده شد. او نقاشی بر روی دیوارها را در سال ۱۵۵۶ تجربه کرد.
آثار
در سال 1562، او نقاش دربار فردیناند اول در وین شد، و بعد از آن به عنوان نقاش دربار ماکسیمیلیان دوم، امپراتور مقدس روم و پسرش رودولف دوم در پراگ، برگزیده شد. او همچنین طراح دکوراسیون و لباس دربار بود. آگوستوس، که در سالهای 1570 و 1573 از وین دیدن کرد، کار آرچیمبولدو را دید و نسخهای از «چهار فصل یا فصلها» او را سفارش داد که نمادهای سلطنتی خودش را در بر میگرفت.

مجموعه فصلها (چهار فصل)
آرچیمبولدو اولین مجموعه نقاشیهای چهار فصل خود را در سال ۱۵۶۳ نقاشی کرد ولی متأسفانه، فقط نقاشیهای بهار، تابستان و زمستان از این مجموعه باقی ماندهاند. او در این مجموعه، هر فصل را به شکل چهره یک انسان نقاشی کرده است که اجزای آن را ترکیبی از گیاهان و سبزیجات خاص همان فصل تشکیل دادهاند.
فصل بهار
همانگونه که در بهار از هر گوشه و کنار، گلها شکفته میشوند، در پرترۀ «بهار» که بلندپروازانهترین پرتره این مجموعه است، آرچیمبولدو ۸۰ گونۀ مختلف گل را به تصویر کشیده است. شکوفههای متنوع کاملاً روی سر بهار را پوشاندهاند و برگهای سرسبز، نیم تنۀ پرتره را تشکیل میدهند. یک سوسن سفید بهعنوان پر کلاه و یک گل زنبق روی سینۀ بهار مثل یک مدال نقاشی شدهاند. لبخند فصل بهار، حس تابش آفتاب و آب و هوای معتدل بهاری را به بیننده منتقل میکند. این تابلو از میان دیگر نقاشیهای فصول، به عنوان هدیه به فیلیپ دوم، پادشاه اسپانیا انتخاب شد.
فصل تابستان
تابستان آرامشبخشترین فصل سال است که همیشه همراه با میوههای رنگارنگ مختلف است. این مشخصۀ فصل تابستان به زیبایی در تابلوی آرچیمبولدو متجلی شده است. از بین میوهها و سبزیجات تابستانی، هلو، گیلاس، خیار و گلابی، صورت شیطنتآمیز «تابستان» را تشکیل دادهاند. هنرمند در ترسیم این پرتره از گونههای گیاهی جدید و خارجی هم استفاده کرده است. مثلا، ذرت که به عنوان گوش پرتره نقاشی شده، از آمریکا و بادمجان سفید روی گردن تابستان، از آفریقا و عربستان آمده است. تابستان کلاهی متشکل از شاخ و برگهای سبز و بههمپیوسته و میوههای تابستانی به سر دارد و ردایی بافته شده از ساقههای گندم تن او را پوشانده است. روی یقۀ ردا، نام آرچیمبولدو به عنوان هنرمند اثر و تاریخ نقاشی روی سر شانۀ تابستان دیده میشوند.
فصل پاییز
هر چند نسخۀ اصلی پاییز گم شده است ولی خوشبختانه، موزه لوور فرانسه یک نسخه از این تابلو را که خود هنرمند کپی کرده در اختیار دارد. امپراتور ماکسیمیلیان دوم به حدی تحت تأثیر تمثیل پاییز قرار گرفته بود که از آرچیمبولدو خواست از روی مجموعۀ اصلی کپی کند تا آنها را بهعنوان هدیه برای پادشاهان سراسر اروپا بفرستد. این هنرمند بزرگ، پرترۀ پاییز را به شکل فصل برداشتِ محصولات به تصویر کشیده است. بالاتنۀ پاییز یک بشکۀ چوبی شکسته است و صورت او را میوههای رسیدۀ پاییزی مثل گلابی، سیب و انار تشکیل میدهند. موها از انگور و برگهای درخت انگور درست شده است و پاییز کلاهی از کدو تنبل به سر دارد. روی قارچی که بهعنوان گوش پاییز نقاشی شده است، میوۀ انجیر به شکل گوشوارهای زیبا دیده میشود.
فصل زمستان
تابلوی «زمستان» آرچیمبولدو سرد و بد خلق است. نقاش بهجای سر، تنۀ یک درخت بزرگ را نقاشی کرده و با پیچ و تاب شاخهها، بینی و گوشهای زمستان را به تصویر کشیده است. او از شاخههای کوچکتر و برگهای پیچک برای کشیدن موها و از خزههای جنگلی برای ترسیم ریش زمستان استفاده کرده است. او برای نشان دادن دهان زمستان، دو قارچ کشیده است که چهرۀ او را عبوس کردهاند. همچنین از سینۀ پرتره، شاخهای با دو لیمو خارج شده است. زمستان یک شنل کاهی بافته شده نیز به تن دارد که روی آن حرف M نقش بسته و اشاره به ماکسیمیلیان دوم، حامی آرچیمبولدو دارد.
چهار فصل روی یک سر
تقریبا ۳۰ سال بعد از کشیدن مجموعۀ اصلی فصلها، آرچیمبولدو تابلوی «چهار فصل روی یک سر» را نقاشی کرد. این تابلو تمام جذبه و افسون تابلوهای سری قبلی را با ترکیب کردن سرها در خود خلاصه کرده است. برخلاف نقاشیهای مجموعه قبلی که پرترهها در حالت نیمرخ بودند، اینبار سر پرتره در حالت سه رخ نقاشی شده است. سر ترکیبی از تمام عناصر موجود در تابلوهای فصلها است.

مثلا، تنه پیچ خورده و پر از کُندههای کوچک درخت که سرِ «چهار فصل» را نشان میدهند، یادآور صورت زمستان است. گل ها و گندمهایی که روی سینۀ پرتره را تزیین کردهاند نیز به ترتیب ویژگیهای منحصر به فرد تابلوهای فصل بهار و تابستان را به یاد میآورند. فصل پاییز هم سر چهار فصل را با سیب، انگور و برگهای پیچک (گیاه عَشَقه) تزئین کرده است.
مجموعه «چهار عنصر»
از آثار معروف دیگر او مجموعه دیگری که تابلوهای «زمین»، «آب»، «آتش» و «هوا» را شامل میشد و با عنوان «چهار عنصر» شناخته میشد.
این مجموعه تابلوهای تمثیلی با جناسها و ارجاعاتی نسبت به خاندان هابسبورگ همراه بودند. بینی و گوش تابلو آتش، از وسیلههایی برای ایجاد آتش ساخته شده که یکی از نمادهای امپراتوری این خاندان محسوب میشد. اما چیزی که بسیار اهمیت دارد طبیعی بودن این تابلوهای نقاشی است. هیچ موجود یا گیاه خارقالعادهای در این تابلوهای دیده نمیشود. همه چیز واقعی است.
تابلو نقاشی «آب» این مجموعه از ترکیب ۶۲ گونه آبزی مجزا خلق شده است. همچون سایر تابلوهای این مجموعه، تابلو نقاشی «زمین» نیز ارجاعاتی به امپراتوری این خاندان داشت: این تابلو به این موضوع اشاره میکرد که فرمانروا بر تمامی عناصر و فصلها فرمانروایی میکند. بررسیها و مطالعات بسیاری درباره حیوانات وجود دارد که توسط «آرچیمبولدو» خلق شده است که بسیاری از این تحقیقات به عنوان منبع برای خلق حیوانات در تابلو نقاشی «زمین» استفاده شده است.




علاوه بر این دو مجموعه تابلو نقاشی مشهور، «آرچیمبولدو» پرترههایی از صاحبان مشاغل مختلف همچون کتابخانهدار، آشپز و باغبان با استفاده از عناصر مرتبط با حرفههای آنها به ثبت رساند.
خصوصیات آثار
آثار مرسوم آرچیمبولدو، در مورد موضوعات مذهبی، به فراموشی سپرده شدهاند، اما پرترههای او از سر انسان که از سبزیجات، گیاهان، میوهها، موجودات دریایی و ریشه درختان تشکیل شده است، بسیار مورد تحسین همعصرانش قرار گرفت و امروزه هم منبع جذابی به شمار میرود. از دور، پرترههای او شبیه پرترههای عادی انسان است. با این حال، اشیاء موجود در هر پرتره در واقع با هم همپوشانی دارند. آنها با دقت توسط تخیل او ساخته شده بودند. اشیاء مونتاژ شده در هر پرتره تصادفی نیستند بلکه هر کدام از نظر خصوصیات مرتبط هستند.
تابستان ۲۰۰۸ در موزه لوکزامبورگ نمایشگاهی برپا شد که حدود ۱۰۰ تا از تابلوهای این نقاش را در آن جمع کرده بودند.
برخی از نقاشی های جوزپه آرچیمبولدو
در قرن بیستم تابلوهای نقاشی آرچیمبولدو مورد تحسین «سالوادور دالی» و سایر نقاشان سورئال قرار گرفت. برخی از آرچیمبولدو به عنوان «پدربزرگ سورئالیسم» یاد میکنند.



گردآورنده: دنیاها، دانشنامۀ فارسی | www.donyaha.ir