بیگ بنگ یا انفجار بزرگ
بیگ بنگ یا انفجار بزرگ، یک نظریّهٔ علمی است، و لحظهٔ آغازین هستی را گویند که همهٔ هستی (شامل زمان و هر سه بعد) از آن هنگام، بر پایهٔ این نظریّه، آغاز شدهاست.
نظریه انفجار بزرگ در حال حاضر تنها توضیح ارائه شده درباره منشأ جهان میباشد که بطور گسترده پذیرفته شده است. انفجار بزرگ ، بسیار پر انرژی و پر حرارات بود و در ثانیههای اولیه پس از انفجار فقط تشعشع و ذرات زیر اتمی گوناگون در جهان وجود داشتند. تشعشعات باقیمانده از این انفجار هنوز به صورت امواج ضعبف مایکروویو در آسمان وجود داشته ، از زمین قابل ردیابی هستند. به این امواج تشعشع مایکروویو زمینه کیهان گفته میشود.
ایده و تئوری بیگ بنگ (انفجار بزرگ) با نگرش بر ساختار کیهان ایجاد شد. در سال ۱۹۱۲ میلادی (۱۲۹۱ ه. ش) توسط وستو اسلیفر این تحقیق آغاز شد.
در اواخر دهه 1920 ، ادوین هابل ،ستاره شناس آمریکایی به بررسی نور دریافتی از ستارگان و کهکشان های دور دست پرداخت او متوجه شد که طول موجهای این نور ها بلند تر از میزان مورد انتظار است. این پدیده که قرمز گرایی نام دارد ،نشان میدهد که کهکشان ها با سرعت زیاد در حال دور شدن از زمین هستند
هرچه ما بیشتر به عمق کیهان نظاره میکنیم در واقع بیشتربه عمق زمان گذشته مینگریم . یک ستاره را که در فاصله 10سال نوری قرار دارد به همان اندازه بنظر میرسد که 10سال نوری قبل بوده است. دورترین اجرامی را که انسان میتواند با تلسکوبهای بزرگ نجومی نظاره کند کوازارها هستند .
آنها در واقع کهکشان های کاملا جوانی هستند که در مراحل اولیه شکل گیری به سر میبرند. حال اگر انسان نگاهش را در سمت دلخواهی به دورتر و بازهم دورتر متوجه کند باید به مرزی برسد که در آنجا آغاز خلقت را مشاهده کند و به عبارت دیگر آن گاز داغ اولیه را ببیند که تمام کهکشان ها ، ستارگان ، سیارات و موجودات از آن ایجاد شدهاند. بنابراین میبایست پیرامون ما را پیوسته پوسته کاملا درخشانی در دور دست احاطه میکرد و آسمان هم میبایست شبها همچون روز روشن میشد اما این دیوار آتشین با سرعت زیادی از ما دور میشود زیرا که عالم لحظه به لحظه انبساط مییابد.
سرعت دورشدن به قدری زیاد است که نور این پوسته دارای طول موج بلندتری میشود که ما آن را فقط به صورت تشعشعات و امواج رادیویی دریافت میکنیم. وجود این پرتوها را میتوان با رادیو تلسکوپها به سادگی اثبات کرد این تشعشعات تکیه گاهی مهم برای اثبات فرضیه انفجار اولیه میباشد.
بر طبق این نظریه، جهان فعلی ما از ذره بسیار کوچک تر از کوچکترین ذرات بنیادی بوجود آمد. البته علم فیزیک در آن لحظه وجود نداشت، و به این حالت تکینگی گویند. در واقع بر طبق این نظریه، از این تکینگی جهان منفجر شد و از این ذره همهٔ ذرات بنیادی به وجود آمدند و شروع کردند از مرکز آن دور شدن، که میلیاردها کهکشان و از جمله کهکشان راه شیری به وجود آمدند.
این انفجار باعث انبساط جهان به صورت بادکنکی میشود. البته نیروی دیگری که در این انبساط و کند شدن سرعت انبساط ان تأثیر دارد نیروی جاذبه است و خمیدگیهای فضا زمان نسبیتی و در این صورت سه حالت متصور است:
1- جهان برای همیشه در حال انبساط خواهد بود ؛
2- هنگامی که جهان به اندازه معینی برسد انبساط آن متوقف شده ودر همان حال ثابت میماند؛
3- جهان سرانجام از انبساط می ایستد و انقباض آن یعنی فروپاشی درونی آن شروع میشود ؛(این نظریه طرفداران بیشتری دارد)
پژوهشهای انجام شده در سالهای پیش نشان میدهد که جهان افزون بر آنکه در حال بزرگ شدن است، این انبساط دارای شتاب نیز است. یعنی همچنان که کهکشان ها در حال دور شدن از یکدیگر هستند، افزون بر تندی سرعت، دارای شتاب نیز هستند.
هنگامی که بحث انبساط جهان مطرح شد، برای توجیه آن باید یک نظریه منطقی و نو ارائه میشد تا بتواند بزرگ شدن جهان را توجیه کند.
این نظریه باید توضیح میداد که بزرگ شدن جهان از کجا و چه زمانی آغاز شدهاست؟ برای توجیه بزرگ شدن جهان نظریه «بیگ بنگ» (انفجار بزرگ (Big Bang)) مطرح شد که بر پایهٔ آن جهان از انفجار یک تودهٔ فوق العاده متراکم و با حجم ناچیز آغاز شدهاست.
پس از آنکه شتاب جهان مطرح شد، باید یک دلیل منطقی برای توجیه آن ارائه میشد. همچنانکه میدانید طبق قوانین فیزیک شتاب ناشی از اعمال نیرو یا انتقال انرژی صورت میگیرد. بنابراین باید نیرویی به جهان اعمال شود یا انرژی وجود داشته باشد تا بتواند شتاب جهان را توجیه کند. براین پایه بحث انرژی تاریک یا Dark Energy مطرح شد که هنوز سرچشمه و چرایی آن ناشناخته است. البته در این زمینه نظریههای گوناگونی مطرح شده است، اما هیچ کدام نتوانسته پاسخی پذیرفتنی به آن بدهد.
شرح گام به گام تاریخ کیهان از دید نظریهٔ «بیگ بنگ»
آشکار است برای آگاهی از چگونگی نخستین ثانیهها و یا بهتر بگوییم نخستین اجزای ثانیههای پس از انفجار آغازین نباید از ستاره شناسان پرسید بلکه در این مورد باید به فیزیکدانهای متخصص در امر فیزیک ذرهای مراجعه کرد که در مورد تشعشعات و ماده در شرایط کاملا سخت و غیر عادی جستجو و تجربه میکنند. تاریخ کیهان معمولاً به ۸ مقطع کاملا متفاوت و نامساوی بخش میشود:
- مرحله نخست — (صفر تا۱۰ به توان ۴۳- ثانیه): این مساله هنوز برایمان کاملا روشن نیست که در این نخستین اجزای ثانیهها چه چیزی تبدیل به گلوله آتشینی شد که کیهان باید بعداً از آن ایجاد گردد. هیچ معادله اندازه گیری برای دمای بسیار بالا و تصورناپذیری که در این زمان حاکم بود در دست نیست.
- مرحله دوم — (از۱۰ به توان ۴۳- تا ۱۰ به توان ۳۲- ثانیه): نخستین سنگ بناهای ماده مثلا کوارکها و الکترونها و پاد ذرههای آنها از برخورد پرتوها با یکدیگر به وجود میآیند. بخشی از این سنگ بناها دوباره با یکدیگر برخورد میکنند و به صورت تشعشع فرو میپاشند. در لحظههای بسیار بسیار اولیه ذرههای فرا سنگین - x نیز میتوانستهاند به وجود آمده باشند. این ذرهها دارای این ویژگی هستند که هنگام فروپاشی ماده بیشتری نسبت به پادماده و مثلا کوارکهای بیشتری نسبت به آنتی کوارکها ایجاد میکنند. ذرههای x که تنها در همان نخستین اجزای بسیار کوچک ثانیهها وجود داشتند برای ما میراث مهمی به جا گذاردند که عبارت بود از: «افزونی ماده در برابر پادماده »
- مرحله سوم — (از۱۰ به توان ۳۲- ثانیه تا ۱۰ به توان ۶- ثانیه): کیهان از مخلوطی از کوارکها، لپتونها، فوتونها و ذرههای دیگر تشکیل شده که متقابلا به ایجاد و نابودی یکدیگر مشغول بوده و همچنین خیلی سریع در حال از دست دادن دما هستند.
- مرحله چهارم — (از ۱۰ به توان ۶- ثانیه تا ۱۰ به توان ۳- ثانیه): کمابیش همگی کوارکها و پاد کوارکها به صورت پرتو ذرهها به انرژی تبدیل میشوند. کوارکهای جدید دیگر نمیتوانند در دماهای رو به کاهش به وجود آیند ولی از آن جایی که کوارکهای بیشتری نسبت به پاد کوارکها وجود دارند برخی از کوارکها برای خود جفتی پیدا نکرده و به صورت اضافه باقی میمانند. هر ۳ کوارک با یکدیگر یک پروتون با یک نوترون میسازند. سنگ بناهای هسته اتمهای آینده اکنون ایجاد شدهاند.
- مرحله پنجم — (از ۱۰ به توان ۳- ثانیه تا ۱۰۰ ثانیه): الکترونها و پاد الکترونها در برخورد با یکدیگر به اشعه تبدیل میشوند. شماری از الکترونها باقی میماند زیرا که ماده بیشتری نسبت به پادماده وجود دارد. این الکترونها بعداً مدارهای اتمی را میسازند.
- مرحله ششم — (از ۱۰۰ ثانیه تا ۳۰ دقیقه): در دماهایی که امروزه میتوان در مرکز ستارگان یافت نخستین هستههای اتمهای سبک و به ویژه هستههای بسیار پایدار هلیم در اثر همجوشی هستهای ساخته میشوند. هسته اتمهای سنگین از قبیل اتم آهن یا کربن در این مرحله هنوز ایجاد نمیشوند. در آغاز آفرینش عملاً تنها دو عنصر بنیادی که از همه سبکتر بودند وجود داشتند: هلیم و هیدروژن
- مرحله هفتم — (از ۳۰ دقیقه تا ۱ میلیون سال پس از آفرینش): پس از گذشت حدود ۳۰۰۰۰۰ سال گوی آتشین آنقدر دما از دست داده که هسته اتمها و الکترونها میتوانند در دمایی در حدود ۳۰۰۰ درجه سانتی گراد به یکدیگر بپیوندند و بدون اینکه دوباره بی درنگ از هم بپاشند اتمها را تشکیل دهند. در نتیجه آن مخلوط ذرهای که قبلا نا مرئی بود اکنون قابل دیدن میشود.
مرحله هشتم — (از یک میلیون سال پس از آفرینش تا امروز): از ابرهای هیدروژنی کهکشان ها، ستارگان و سیارهها به وجود میآیند. در درون ستارگان هسته اتمهای سنگین از قبیل اکسیژن و آهن تولید میشوند. که بعدها در انفجارهای ستارهای آزاد میگردند و برای ساخت ستارگان و سیارهها و زندگی جدید به کار میآیند.
عناصر اصلی حیات زمینی چه زمانی پدیدار شد؟
برای زمین با توجه به گوناگونی حیات که در آن وجود دارد 3 چیز از اهمیت خاصی برخوردار بوده است:
از همان ابتدای خلقت همیشه ماده بیشتری نسبت به ضد ماده وجود داشته و بنابراین همواره ماده برای ما باقی می ماند.
در مرحله ششم هیدروژن به وجود آمد این ماده که سبک ترین عنصر شیمیایی می باشد سنگ بنای اصلی کهکشان ها و سیارات می باشد. هیدروژن همچنین سنگ بنای اصلی موجودات زنده ای است که بعدا روی زمین به وجود آمدند و احتمالا روی میلیاردها سیاره دیگر نیز وجود دارند. در مرکز ستارگان اولیه هسته اتم های سنگین از قبیل اکسیژن و یا کربن یعنی سنگ بناهای اصلی لازم و ضروری برای زندگی و حیات بوجود آمدند.
آیا عالم همواره در حال انبساط خواهد بود؟
جنبش انبساطی یا به عبارت دیگر از همدیگر دور شدن کهکشان ها به هر حال رو به کند شدن است. زیرا جزایر جهانی متعدد در واقع به سمت یکدیگر جذب می شوند و در نتیجه حرکت انبساطی آن ها کندتر می شود. اکنون پرسش فقط این است که آیا زمانی تمام این حرکت ها متوقف خواهد گردید و این عالم در هم فرو خواهد پاشید؟ این مساله بستگی به تراکم ماده در جهان هستی دارد. هر چه این تراکم بیشتر باشد نیروهای جاذبه بین کهکشان ها و سایر اجزای گیتی بیشتر بوده و به همان نسبت حرکت آن ها با شدت بیشتری متوقف خواهد شد. در حال حاضر چنین به نظر می رسد که تراکم جرم بسیار کمتر از آن است که زمانی عالم در حال انبساط را به توقف در آورد. به هر حال این امکان وجود دارد که هنوز جرم های بسیار بزرگ ناشناخته ای از قبیل ( سیاهچاله های اسرار آمیز) یا ( ابرهای گازی شکل تاریک) وجود داشته باشند و نوترینوها که بدون جرم محسوب می شوند جرمی هرچند کوچک داشته باشند. اگر این طور باشد در این صورت حرکت کیهانی زمانی شاید 30 میلیارد سال دیگر متوقف خواهد شد. در آن زمان کهکشان ها با شتابی زیاد حرکت به سوی یکدیگر را اغاز خواهند کرد تا در نهایت به شکل یک گوی آتشین عظیم با یکدیگر متحد شوند. آن زمان شاید می باید روی یک انفجار اولیه جدید دیگر و تولد یک عالم جدید حساب کنیم. با توجه به سطح کنونی دانش بشر و میزان پژوهش های انجام شده باید اینطور فرض کرد که عالم تا ابدیت انبساط خواهد یافت.
با توجه به بزرگى وعظمت کائنات، پیدایش حیات غیرزمینى چقدر احتمال دارد؟ با یک حساب سرانگشتى متوجه مى شویم که باوجود این تعداد ستاره احتمال حیات بسیار زیاد است. حتى بعضى از ستاره ها داراى سیاره نیستند و یا این سیاره بسیار دور از ستاره یا بسیار نزدیک به آن هستند و برخى هم گازى مى باشند اگر تمام این موارد را از کل ستاره ها کم کنیم تقریباً بیست وپنج درصد آنها امکان وجود حیات را دارند.
نظریه های مخالف
این نظریه با وجود شهرتی که دارد، مخالفانی داشته که نظریه بیگ بنگ را مردود دانستهاند، و نظریههای رقیبی (بطور نمونه بر اساس Redshift quantization) دارد.
تئوری جدیدی که نظریه بیگ بنگ را به چالش کشید :
"وون- یی شو" از دانشگاه ملی سینگ هوا در تایوان تئوری جدیدی را ارائه و در آن شرح داده است که هیچ بیگ بنگی برای ایجاد جهان وجود نداشته است.
این تئوری با به چالش کشیدن نظریه بیگ بنگ توضیح می دهد که چهار عنصر حاضر در جهان در تضاد با تئوری فعلی تکامل کیهان بوده و به شرح زیر قرار دارند:
اول- سرعت نور و "ثابت گرانشی" ثابت نیستند بلکه با زمان تغییر می کنند.
دوم- زمان نه آغاز دارد و نه پایان بنابراین هیچ بیگ بنگی وجود نداشته است.
سوم- بخش فضایی جهان قابل قیاس با کره ای است که بیش از سه بعد دارد یعنی تصوری که با تخیل انسان قابل درک نیست و تنها از طریق ریاضی قابل توضیح است.
چهارم- جهان در طول گسترش خود لحظاتی را در حالت شتاب و زمانی را در حالت شتاب منفی (شتاب کاهنده) گذرانده است.
این فرضیه وون- یی شو چشم انداز جدیدی در خصوص پایه های تشکیل جهان ارائه می دهد که برپایه آن، زمان و فضا می توانند به یکدیگر تبدیل شوند و در این میان، سرعت نور به عنوان یک فاکتور تبدیل عمل می کند.
جرم و فاصله نیز قابل تبدیل هستند که این تبدیل به "ثابت گرانشی" بستگی دارد و در زمان و توسط سرعت نور قابل تغییرند.
براساس گزارش وایرد، برپایه این دیدگاه پیچیده، زمانی که جهان در حال گسترش است، زمان به فضا و جرم به فاصله تبدیل می شود.
این نظریه پرداز تایوانی در این خصوص اظهار داشت:
"در نگاه من به جهان، سرعت نور یک فاکتور تبدیل میان زمان و فضا است. از آنجا که جهان رو به گسترش است می توان فرض کرد که سرعت نور با زمان کیهانی تغییر می کند."
این تئوری جدید با انتقادات بسیاری از سوی جامعه جهانی نجوم مواجه شده است. برای مثال، مایکل درینک واتر ستاره شناس دانشگاه کویین آیلند تاکید کرد که تاکنون آزمایشات متعددی انجام شده که نشان می دهند سرعت نور ثابت است و با زمان تغییر نمی کند.
همچنین این دانشمند توضیح داد که میزان هیدروژن، هلیم و سایر عناصر حاضر در جهان با تولد کیهان در بیگ بنگ همسان است.
مسئله دیگر به پرتوهای عمق کیهانی مربوط می شود که در مدل بیگ بنگ با پرتوهای باقیمانده از فازهای آغازین خلقت جهان منطبقند و این یک تایید کلیدی برای وجود بیگ بنگ است.
شواهد در دفاع از نظریه بیگ بنگ
نتایج ۳ رصد مهم طی قرن گذشته به ستاره شناسان کمک کرد تا اطمینان حاصل کنند که جهان با بیگ بنگ آغاز شدهاست.
اولین آنها این است که جهان در حال انبساط است – بدین معنی که فضای میان کهکشان ها در حال بزرگ و بزرگتر شدن است - این مشاهده منجر به این حدس شد که قبل از انبساط همه چیز در جایی کنار هم قرار داشتهاست.
دوم اینکه این نظریه به خوبی قادر به توضیح فراوانی هلیم و دتریم (ایزوتوب هیدروژن) در جهان است. دما و چگالی و محیط منبسط شونده جهان اولیه شرایط خوبی برای تولید این هستهها با فراوانی که امروز شاهد آن هستیم است.
دلیل سوم اینکه ستاره شان موفق به رصد تابش پس زمینه کیهانی – نابش بس از انفجار اولیه - از هر سمت کیهان شدهاند. تابش پس زمینه کیهانی دلیل قاطعی بر تایید آغازی این چنین – با یک انفجار- برای جهان است. آفای استیون هاوکینگ در این مورد میگوید: این اکتشاف بی نظیر، اکتشاف قرن است.
نظریه موافق : دیدگاه نظریه سی. پی. اچ
لازم به ذکر است که فروپاشی جهان و انفجار مجدد آن بر اثر تراکم شدید ماده و به حداکثر رسیدن اسپین سی. پی. اچ. ها مطلبی است که در نظریه سی. پی. اچ. تقریباً نوزده سال پیش بیان شده است.
علاوه بر آن اختلاف نظریه سی. پی. اچ. با تحقیقات اخیر در این است که در نظریه سی. پی. اچ. معادله انفجار بصورت زیر ارائه شده است.
اطلاعات در مورد بیگ بنگ و درون سیاه چاله ها
با توجه به نظریه بیگ بنگ، جهان در 14 بیلیون سال پیش از یک توده فوق العاده داغ و چگال آغاز شده است. پس از آن جهان به طور مداوم شروع به گسترش کرده و در حال سرد شدن است. و تمام جهان سرشار از نورهای ساطع شده از بیگ بنگ است. نوری که اکنون به ما می رسد، حدود 14 بیلیون سال در راه بوده است. بنابراین به ما این امکان را می دهد که از دل زمان عبور کرده و نگاهی به گذشته بیندازیم و دوران ابتدایی عالم را ببینیم.
با توجه به معادله زیر ما می توانیم درک خوبی از بیگ بنگ داشته باشیم:
فرض کنیم شدت گرانش به قدری باشد که اسپین سی. پی. اچ. ها در سطح یک سیاه چاله به حداکثر ممکن برسند، یعنی سرعت انتقالی آنها بسمت صفر میل کند. چنین سیاه چاله ای یک سیاه چاله ی مطلق است. در این حالت سیاه چاله حالت بحرانی خواهد داشت و با افزایش شدت میدان گرانشی آن، سی. پی اچ. از نیروی خارجی تبعیت نمی کند و سیاه چاله ی مطلق منفجر می شود:
در لحظات اولیه سی. پی. اچ. ها با سرعت Vc می گریزند و اثر گرانش در همه جا گسترش می یابد. با توجه به اینکه شعاع جهان در این حالت از رابطه زیر به دست می آید. با توجه به سرعت سی. پی. اچ. جهان در چند ثانیه شدیداً منبسط می شود. اما در آنجا ماده و انرژی وجود ندارد. در این وضعیت تنها سی. پی. اچ. است که با سرعت انتقالی Vc در فضا منتشر می شود. اما سی. پی . اچ. ها با یکدیگر دارای کنش متقابل هستند و یکدیگر را جذب می کنند. سی. پی. اچ. ها اسپین می گیرند و کوانتوم های کوچک انرژی شکل می گیرند. آنگاه امواج الکترومغناطیسی ظاهر می شوند. این مرحله در یک مدت زمان بسیار طولانی اتفاق می افتد. بتدریج انرژی در مدت های کوتاه تری تولید می شود. و مقدار زیادی کوانتوم های بزرگ انرژی ظاهر می شود.
حال به مرکز انفجار توجه فرمایید. مرکز سیاه چاله مطلق نظیر مرکز سایر اجسام بزرگ است و فشار گرانش در آنجا تقریباً صفر است. بنابراین هنگامیکه جهان (سیاه چاله مطلق) منفجر می شود، مرکز آن تحت فشار شدید از همه ی اطراف قرار می گیرد. شکل زیر:
در ثانیه اول انفجار کنش و واکنش ها در مرکز انفجار بسیار شدید است. مقادیر متنابهی انرژی تشکیل می شود و به ماده و پاد ماده تبدیل می شوند. بتدریج گرد وعبار و اجسام ظاهر می شوند. با انبساط جهان اندازه اتمها نیزافزایش می یابد.
و این تاریخ واقعی جهان ما است.
تحقیقات جدید : ماهواره پلانک
ماهواره پلانک آژانس فضایی اروپا که 14 می 2009 پرتاب شد نیز یکی دیگر از پروژه هایی است که ماموریت آن کشف رازهای عمق کیهانی، چگونگی تولد جهان و تائید بیگ بنگ است.
"مارکو برسانلی" (Marco Bersanelli) استاد دانشگاه فیزیک نجوم دانشگاه مطالعات میلان و عضو موسسه ملی فیزیک نجوم ایتالیا و همچنین یکی از شرکت کنندگان اصلی در ساخت پلانک در خصوص ماموریت این ماهواره در کشف رازهای بیگ بنگ گفت: "از این دیدگاه انتظار زیادی از پلانک می رود. به خاطر دقتی که پلانک دارد و با آن می تواند ویژگیهای عمق میکرو امواج را اندازه گیری کند می توانیم انتظار داشته باشیم که اطلاعات جدیدی از ساختار جهان و انرژی و ماده ای که جهان را تشکیل می دهند دریافت کنیم. همچنین می توانیم منتظر باشیم که پلانک اندازه گیریهای بسیار دقیقی از پارامترهایی انجام دهد که تکامل جهان را تنظیم می کنند. به این ترتیب ریتم گسترش و تاریخ گسترش کیهان را درک خواهیم کرد و در پایان می توانیم لحظه ای را ببینیم که جهان اولین کسر ثانیه های وجود خود را در آن گذرانده است. این لحظه کیهانی در حدود 10 و یا حتی پنج ثانیه پس از آغاز جهان است. اگر بتوانیم قطبی سازی اعماق کیهانی به خصوص روش قطبی سازی B را ببینیم، این مشاهده می تواند به ما شاخص مستقیمی از این لحظه آغازین تاریخ جهان ارائه بدهد."
این فیزیکدان افزود: "پلانک تاکنون موفق شده است تصاویری از عمق کیهانی میکرو امواج را که می توانند در خصوص جهان نوزاد توضیح دهند ارائه کند. عمق کیهانی میکرو امواج نور اولیه ای است که ما از هر سوی فضا دریافت می کنیم. این نور کمتر از 14 میلیارد سال قبل و زمانی که جهان تازه متولد شده بود ساطع شده است. در آن زمان سن جهان برابر 003/0 درصد سن فعلی آن بود. همانند ارتباط میان کودکی که 10 ساعت قبل متولد شده است و یک فرد بزرگسال 40 ساله. این نور به سبب کاهش دما گسترده شده و برای اولین بار موجب شده است که جهان شفاف شود. تا پیش از آن جهان تیره بود."
وی در خصوص نظریه جدید این دانشمند تایوانی توضیح داد: "به نظر می رسد که این نظریه، نسخه جدید یک ایده قدیمی باشد. ایده ای که در خصوص تغییرات سرعت نور (و سایر ثابتهای طبیعت) با زمان کیهانی توضیح می دهد. اما این نسخه جدید که نیاز به فاز آغازین گرم شدگی جهان را حذف می کند نسبت به داده های متعددی که تاکنون از رصدهای کیهانی و نجومی به دست آمده اند تناقضاتی را نشان می دهد. رصدهای کنونی، فراوانی عناصر سبک (هلیم و به خصوص دوتریم) و وجود و خواص عمق کیهانی میکروامواج را تائید می کنند."
به گفته این دانشمند عضو پروژه ماهواره پلانک تا زمانی که تئوریهایی مثل این (که فاز آغازین گرم شدگی جهان را حذف می کنند) نتوانند در خصوص دلایل این رصدهای کاملا مستند که امروز با دقت بالایی به دست آمده اند توضیح دهند نمی توانند به طور علمی با تئوری بیگ بنگ رقابت کنند.
گردآورنده: دنیاها، دانشنامۀ فارسی | www.donyaha.ir