تست هوش و معمایک زن روستائی یک سبد تخم‌مرغ به میدان می‌برد که بفروشد. هنوز هیچ نفروخته بود که پای اسب یک سوار به سبد تخم‌مرغ زن خورد و بیشتر تخم‌مرغ‌ها شکست. اسب سوار از زن روستائی پوزش خواست و حاضر شد پول همه آنها را بپردازد.
اسب سوار : مادر جان چند تا تخم‌مرغ داشتی؟

زن روستائی : نمی‌دانم !، اما وقتی آنها را دوتا دوتا برمی‌داشتم یکی باقی می‌ماند، وقتی سه تا سه تا برمی‌داشتم یکی باقی می‌ماند، وقتی چهارتا چهارتا برمی‌داشتم یکی باقی می‌ماند، وقتی پنج‌تا پنج‌تا برمی‌داشتم یکی باقی می‌ماند، وقتی شش‌تا شش‌تا برمی‌داشتم یکی باقی می ماند، اما وقتی‌که هفت‌تا هفت‌تا برمی‌داشتم هیچی باقی نمی‌ماند.
اسب سوار حساب کرد و پول تخم‌مرغ های زن روستائی را داد.
سوال : کمترین تعداد تخم‌مرغی که زن روستائی می‌توانست در سبد داشته باشد چند تا بود؟

 جواب معما

گردآورنده: دنیاها، دانشنامۀ فارسی | www.Donyaha.ir

دنیاها

بازیگران هندی