زالو
زالو کرمی لزج، چسبنده، خونآشام و چندشآمیز است. زالوها نرمتنانی تکجنسی و عمدتا آبزی هستند که همگی زندگی انگلی دارند. خونآشامی صفت مشترک اغلب زالوهاست. از نظر جانورشناسی زالوها در طبقه بندی آنالیدها جای میگیرند. زالوها کرمهایی هستند به طول بدن بین ۳ تا ۲۵ سانتیمتر و عرض بدن حدود ۱ سانتیمتر است و در هر انتها بادکش دارند. بادکش مکنده انتهای خلفی درشت و پهنتر است. حال اینکه بادکش انتهای قدامی کوچکتر و باریکتر است. بادکشها برای اتصال تغذیه و حرکت جانور خلق شدهاند. زالو دارای چینهدان قابل اتساعی است که میتواند خون زیادی را در خود ذخیره کند.
بعضی از زالوها ماهیچههای پرقدرتی دارند و میتوانند بدن خود را باز و جمع کنند به طوری که قادرند با حرکت موجی خود ماهرانه در آب شنا کنند یا در سطح جامدی بخزند. همه زالوها هرمافرودیت (دوجنسی) هستند و علاقه دارند پیش از آنکه خود را گشنیده کنند با همدیگر بیامیزند و عمل لقاح انجام دهند و بدین ترتیب اسپرم یک زالو، تخمک زالوی دیگر را بارور سازد. زالوهای آبزی انگل ماهیها و لاک پشتها هستند و معمولاً وقتی به میزبان خود میچسبند به سادگی او را رها نمیکنند. اغلب زالوهای آبزی به رنگ خاکستری متمایل به قهوهای و دارای خطوط رنگی هستند. زالوی طبی نمونهای از این نوع زالو است.
گزش زالوها بیدرد است. آنها خود را به میزبانهای شناگر میچسبانند و پوست یا مخاط را با سه آرواره شاخی خود به شکل شکاف سه شاخه میدرانند و به کل بادکش دهانی که به مثابه یک سیستم ایجاد خلأ عمل میکند و خون را به جیبهای قابل اتساع قسمت میانی لوله گوارش پمپاژ کرده و برای ماهیها ذخیره میکنند. تخم ناشی از آمیزش زالوها با یکدیگر به شکل پیله در خاک یا در سنگ یا کندههای درخت در حاشیه آب افکنده میشود. بعضی از زالوهای آبزی از کرمهای خاکی و تخم قورباغهها تغذیه میکنند و انواع دیگری از زالوهای آبزی که قدرت مکندگی چندانی ندارند از کرمهای خاکی لارو و حشره و حتی لجنهای آلی کف استخر امرار معاش میکنند.
بعضیها که آرواره یا دندان ندارند و دارای قدرت گزش نیستند، به بریدگیهایی که خون تازهای دارند یا به دور جانورانی که تازه کشته شدهاند و خون تازهای از آنها جریان یافته است جمع میشوند. زالوهای خشکی در مناطق استوایی آسیا و جزایر اقیانوس پاسیفیک و هند یافت میشوند. انواع خون آشام این زالوها وارد مجاری بینی و سینوسها میشوند و آنقدر خون میخورند و باد میکنند که راه فرار از این مجاری برای آنها باقی نماند. در جنگلهای باران خیز هند و سیلان زالوهایی در هر ردپای گله ها تا دام یا در بوتهها و درختان وجود دارند که از طریق حس بویایی یا نور یا درجه حرارت یا حس مکانیکی به حیوان رهگذر حمله میکنند. مواردی گزارش شده است که افراد مجروح یا مفقود در جنگل از حمله هزاران زالو از این نوع از پا درآمده بودند.
هر زالو پنج تا پانزده میلیلیتر طی مدت ۱۵-۱۲۰ دقیقه خون میمکد (ده برابر حجم بدن خود). خونریزی پس از جدا شدن زالو ۲-۱۰ ساعت طول میکشد. ماده بیحسی تزریق شده توسط زالو در موضع سبب از بین رفتن درد حین نیش زدن و مکیدن خون میشود.
جانورشناسان تاکنون ۶۵۰ نوع زالو را شناسایی کردهاند که ۵۰ نوع آن از خون پستانداران تغذیه میکنند. اما تنها ۱۵ گونه از آنها در پزشکی مورد استفاده قرار میگیرند که دو مدل معروف آن یعنی هیرودو مدیسینالیس و وربانا میباشند که در اروپا به دلیل انقراض نسل هیرودو مدیسینالیس بیشتر از وربانا استفاده میشود ولی در ایران بیشتر زالوها هیرودو مدیسینالیس میباشند.
البته در زالو درمانی به نظر میرسد وجود دو گونه بیمعنی باشد چرا که در طول تاریخ هر دوی آنها به طور یکسان مورد استفاده قرار گرفتهاند و هیچ اختلافی در طیف فعالیتی آنها شناخته نشده و همچنین ترکیب بزاقی هر دو گونه یکسان میباشد.
زیست شناسی زالو
زالوها از گروه کرمهای حلقوی و از راسته آروارهداران و دارای بدنی بندبند هستند که به وسیله ویژگیهای زیر از کرمهای خاکی تمایز داده میشوند:
- تغذیه: کرمهای خاکی لجنخوار، ولی زالوها گوشتخوار یا خونخوار هسـتند. (مهمترین وجه تمایز)
- مرفولوژیکی: وجود ١ یا ٢ بادکش در جلو و عقب بدن در زالوها.
- روش زندگی: شیوه زندگی صیادی در زالوها
- لکه چشمی: کرمهای خاکی به جز تعداد کمی از گونههای آبزی فاقد لکهی چشمی هستند درحالیکه همه زالو ها دارای لکهی چشمی در بادکش جلویی و برخی دارای لکههای شبه چشمی در بادکش خلفی هستند.
- حرکت: زالوها برعکس کرمهای خاکی نیاز به سیستم خزیدن روی زمین ندارند.
- خود ترمیمی: زالوها برخلاف کرمهای خاکی قادر به ترمیم خود نیستند.
فیزیولوژی بدن
زالوها شبیه کرم خاکی، هرمافرودیت (دوجنسی) بوده و هر دو اندام جنسی نر و ماده را تواما دارد. ولی مانند اغلب سستودها و ترماتودها قادر به خودباروری نیستند. طول بدن زالوها در گونههای مختلف بـین ٣ تا ۲۵ سانتیمتر و قطر آن حدود ١ سانتیمتر و دارای قدرت انقباظ و انبساط فراوان است. بدن زالو از نظر سطح بدن تا ۱۰۲ حلقه عضلانی و از نظر ساختار داخلی به ٣٢ بخش تقسیم میشوند.
بدن زالو به ۳ بخش کلی:
- سر: ٤ بند ابتدایی - شامل مغز قدامی و آرواره مکنده (بادکش دهانی)
- تنه: ٢١ بند میانی - شامل ۲۱ غده عصبی، ٢ اندام تناسلی ماده و ٩ جفت بیضه
- دم: ٩ بند انتهایی - شامل دم، مغز خلفی و بادکش خلفی
پوشش خارجی (پوست)
بدن زالو از پوشش کوتیکولی نازکی پوشیده شده که توسط پوست ترشح میشود. روی سطح پوست (اپیدرم) تعداد زیادی غده مخاطی تک سلولی وجود دارد که به سطح پوست باز میشود و این ماده لزج را ترشح میکند. در ناحیه میانی بدن زالو و در سطح پوست کلایتلوم قرار دارد که در واقع بخش تعییر یافتهای از دیواره پوست است که وظیفه ترشح کوکون در اطراف نوزدان زالو را دارد. در ناحیه درم (زیر پوست رویی) سلولهای رنگدانهای و وزیکولهای خونی وجود دارد.
ناحیه سر
شامل پیش دهان، بادکش قدامی، چشمها و دهان است. این بخش در واقع منفذ دفعی است و از ۵ بند تشکیل شده است.
- پیش دهان: شامل بندهای ۱ تا ۳ است که با هم ادغام شده و لب را تشکیل میدهند.
- بادکش قدامی: از ۲ حلقه تشکیل شده و دهان را احاطه میکند.
- چشمها: به صورت لکههای چشمی و در بادکش جلویی بوده و بسیار به هم نزدیکاند و به نور مستقیم پاسخ خوبی میدهند. لکههای چشمی توسعه یافته و دارای حدود ۱۰۰ سلول گیرنده نوری است که نور را در یک محفظه جمع و متمرکز میکنند. بهطوریکه نور توسط دیگر بافتها پخش و پراکنده نمیشود. زالوی طبی دارای ۵ جفت چشم است که به صورت کمانی قرار گرفتهاند.
لکههای چشمی در زالو
- دهان: دهان در زالو دارای ۳ آرواره کیتینی هلالی شکل تیغهای دندانهدار است که به شکل مثلثی مرتب شده است که یکی از این تیغهها در سطح شکمی به پشتی و ۲تای دیگر با زاویه شکمی جانبی قرار گرفتهاند. روی آرواره وسطی ۱۰۳ تا ۱۲۸ دندانه و آروارههای کناری هر یک ۸۵ تا ۱۱۵ دندانه دارند. درطرف پهن هر آرواره ۴۲ تا ۴۵ برآمدگی دکمهای شکل به نام جوانههای بزاقی وجود دارد. پشت هر آرواره یک شکاف دهانی وجود دارد. آروارهها به کمک ماهیچههای به شکل دورانی ارهای حرکت میکنند و باعث ایجاد زخم Y شکل در محل گرزش زالو میشوند.
دهان هلالی شکل تیغهای دندانهدار
ناحیه تناسلی
از ۳ بند (۹ تا ۱۱) تشکیل شده است. این بخش از بدن دارای دیوارههای قطور اصطلاحا هزارلایه است و در فصل تولید مثلی ناحیهای به نام کلایتلوم در این قسمت بر روی بدن زالو ایجاد میشود که وظیفه ترشح کوکون (پیله) را برعهده دارد. در بندهای ۱۰ و ۱۱ منافذ تناسلی نر و ماده به ترتیب و در وسط سطح شکمی قرار گرفتهاند.
منافذ تناسلی نر و ماده در زالو
ناحیه میانی
بزرگترین منطقه بدن زالو است و شامل ۱۱ بند (۱۲ تا ۲۲) است که همگی دارای منافذ دفعی (نفریدیا) هستند. این بخش در برگیرنده اندامهای اصلی بدن زالو از جمله سیستم گوارش و تولید مثل است.
بخشهای مختلف بدن زالو (آناتومی)
ناحیه دمی و بادکش خلفی
ناحیه دمیشامل ۴ بند (۲۳ تا ۲۷) بدون منفذ تناسبلی بوده و فاقد منفذ دفعی است. در بند ۲۶ این ناحیه شکاف پشتی-میانی قراردارد که متصل به مخرج زالو است. همچنین ناحیه بادکش خلفی از ۷ بند (۲۸ تا ۳۵) ساخت شده که به صورت حلقههای متحدالمرکز فشرده شده و به شکل یک حلقه واحد در آمدهاند.
سیستم گوارش و تغذیه
سیستم گوارش زالو شامل یک لوله مستقیم است که از دهان تا مخرج ادامه پیدا میکند. این لوله به دلیل سازگاری با رژیم غذایی زالو تغییر شکل داده و به ۲ بخش بزرگ و کوچک تقسیم شده است. که بخش بزرگتر برای ذخیره خون لخته نشده و بخش کوچکتر عمل هضم و جذب را انجام میدهد.
بخشهای مختلف لوله گوارش عبارتند از: محفظه پیش دهانی، دهان، حلق، مری، چینهدان، معده، روده و راستروده.
در بخش پایانی راستروده رکتوم قراردارد که با یک لایه کوتیکولی مژهدار پوشیده شده است. جنس ساختار این لوله از آندودرم است. (به جز حلق که از ماهیچه های حلقوی، طولی و شعاعی تشکیل شده است.)
حلق
پشت محفظه دهانی قرارگرفته و از جنس ماهیچه است. در وسط آن ۶ الی ۱۲ چین داخلی یا لب وجود دارد که روی آنها را تودههای غدد بزاقی پوشاندهاند. غدد بزاقی این ناحیه هیرودین را ترشح میکنند که از لخته شدن خون وارد شده به لوله گوارش هنگامیکه زالو در حال تغذیه است، جلوگیری میکند.
چینهدان و معده
از طریق مری به حلق متصل شده است. این بخش بزرگترین بخش لوله گوارش است و شامل یک لوله گسترده با دیواره بسیار نازک است که حدود دو سوم فضای داخل بدن را اشغال میکند. چینهدان دارای یک ساختار طولی ست و به شکل ۱۰-۱۲ حفره در یک ردیف طولی قرارگرفته است. آخرین محفظه چینهدان، معده است که به شکل یک لوله قیفی شکل و در درون یک شکاف منقبض کننده در بند ۲۱ بدن زالو قرار گرفته است.
روده و راستروده
در انتهای معده، روده قرار گرفته است که یک لوله باریک و مستقیم با دیواره نازک است. لای داخلی روده دارای پرزهایی برای افزایش سطح تماس است. در امتداد روده، راستروده قرار دارد که ساختاری پهنتر با دیوارههای نازک دارد و بدون چینخوردگی است. این بخش کوتاه در انتهای لوله گوارش و دارای یک لایه داخلی کوتیکولی مژهدار است. در انتهای راست روده رکتوم قرار دارد.
فیزیولوژی تغذیه
هنگامی که زالو میزبانی را پیدا میکند، ابتدا به دنبال نقطهای روی پوسـت میزبان میگردد که راحتتر بتواند به پوست نفوذ کند. برخی از زالو ها برای سوراخ کردن پوست و مکیدن خون دارای اندام خرطوم مانندی هستند. ولی زالوی طبی پس از پیدا کردن نقطه مناسب روی بدن میزبان، ابتدا با اتصال بادکش انتهایی خود بدنش را در محل گزش محکم نگه میدارد، سپس با بادکش دهانی متصل شده و با آروارههای دندانهدار نیمه دوارش محل گزش را سوراخ میکند. سپس بادکش دهانی به صورت دایرهای شکل در اطراف محل بریدگی متصل شده و با ایجاد مکش زالو را به زخم متصل میکند. در این هنگام همزمان با ترشحات بدن میزبان زالو نیز شروع به ترشح موکوس میکند. چنین مکانیزمی در چسبیدن زالو به بدن میزبان از طریق بادکش کمک میکند. در مرحله بعد سلولهای بزاقی آنزیم آنتی کوآگولان را ترشح کرده و در محل زخم رها میکنند تا از لخته شدن خون مماونعت بعمل آورد. ترشح آنزیم آنتیکوآگولان تا هنگامیکه تغذیه فعال انجام میشود ادامه پیدا میکند. در این مرحله رگهای جلدی باز میشوند و خون تراوش شده به سمت محفظه پیشدهانی، حفرهی دهانی و حلق مکیده میشود.
با ترشح بزاق، مواد فعال مثل هیرودین جاری میشوند تا از لخته شدن خون جلوگیری کنند. خون بلعیده شده سپس به داخل معده و چینهدان هدایت میشود. چینهدان بزرگتر و وسیعتر از روده است و به عنوان مخزن نگهداری خون محسوب شده و خون در آنجا هضم میشود. خون به مدت طولانی در چینهدان باقی میماند و به کمک باکتریهایی که در داخل چینهدانها زندگی میکنند به مواد مغزی تشکیل دهندهاش میشکند تا راحتتر هضم شود. همچنین آنتیبیوتیکهای طبیعی چینهدان مانع از فساد و همولیز خون میشوند. در نهایت خون با موکوس مخلوط شده و هموگلوبین خون به صورت محلول آزاد میشود.
خون آماده جذب که حاوی هموگلوبین محلول و گویچههای سرخ است، در این مرحله به کمک یک عضله تنگکننده وارد روده میشود. خون گوارش یافته با سرعت بسیار کم که مناسب جذب مواد است به طرف روده جریان پیدا میکند تا در آنجا هضم گردد. هضم غذا در زالو کند است و این امر زالو را قادر میسازد تا دورههای بسیار طولانی بیش از چند ماه گرسنگی را تحمل کند. در این هنگام زالوها نسبت به نور و محرکهای شیمیایی بسیار حساس هستند. بدن زالو مقدار کمی از آنزیمهای گوارشی را تولید میکند و بیشـتر وابسته به آنزیمهایی است که توسط باکتریهای همزیست در روده تولید میشود. این باکتریها آنزیمهای گوارشی تخصصی تولید میکنند که هضم غذا را در روده انجام میدهد.
یکی از مهمترین باکتریهای همزیست در روده زالوی طبی، آئروموناس هیدروفیلا است. این باکتری قادر به تولید آنزیمهای گوارشی تخصصی است که در تخریب گویچههای سرخ موجود در غذای خورده شده نقش مهمی دارد.
آئروموناس هیدروفیلا ۴ وظیفه مهم را در بدن زالو ایفا میکند:
- ترشح آنتیبیوتیک برای ممانعت از رشد سایر باکتریها
- به تعویق انداختن فرآیند تجزیه خون بلعیده شده که به مدت طولانی در سیستم گوارش زالو باقی میماند.
- ترشح آنزیمهای گوارشی (پروتئاز، لیپاز، آمیلاز و سینتاز)
- تامین بخشی از نیاز ویتامینی بدن زالو
در روده تمام هموگلوبین محلول جذب شده و قسمتهای بدن پروتئین گویچههای سرخ، به عنوان مدفوع از مخرج خارج میشود.
جذب و گردش خون
هموگلوبین محلول آزاد شده و پروتئین جذب شده سپس از طریق روده وارد سیستم گردش خون زالو میشود. سیستم گردش خون زالو بسته بوده و شرامل ۴ رگ طولی پشتی، شکمی و جانبی و انشعابات آنهاست. خون زالو به واسطه وجود هموگلوبین محلول در آن قرمز رنگ است. مواد جذب شده از طریق انشعابات این سیستم در اختیار اندامها و سلولهای بدن زالو قرار میگیرد.
اعصاب و سیستم حسی
شامل دو گروه عقدههای عصبی در ناحه سبر (۶ جفت گانگلیون) و دم (۷ زوج گانگلیون) به اضافه ۲۱ جفت عقده جداگانه در طول طناب عصبی است. این اندامها بر روی سر و سطح بدن، زالو را قادر میسازد تا تغییراش شدید نور، دما و ارتعاش را تشخیص دهد. این عقدهها درواقع اندامهای حسی بدن زالو را تشکیل میدهند. علاوه بر این عقدهها در روی سر گیرندههای شیمیایی نیز وجود دارند که حس بویایی را در زالو ایجاد میکنند. زالوها به دلیل داشتن اندام ماهیچهای تکامل یافته قدرت تحرک بالایی دارند. در هنگام حرکت، زالو ابتدا اندام مکنده انتهایی خود را آزاد کرده، بدن خود را به صورش کشیده جابجا میکنند تا محل جدیدی برای اتصال بادکش جلویی پیدا کنند.
زالوها دارای ۲ نوع حرکت اصلی هستند:
- حرکت خزشی: مخصوص زالو های خونخوار مثل زالوی طبی است و در زمان حمله به طعمه و یا به منظور پاسخ به مزاحمت ایجاد شده از سوی میزبان انجام میشود.
- حرکت شناگری: برای جابجایی در ستون آب و مکانهایی که تکیهگاه مناسبی وجود ندارد، استفاده میشود.
حرکت خزشی
در این حرکت زالو ابتدا بادکش جلویی (دهانی) را متصل کرده و بدن خود را به سمت دهان هدایت میکنند. سپس بادکش انتهایی را در محل مناسب که تکیهگاه سخت و مطمئنی داشته باشد متصل کرده و با تکرار این حرکت جابجا میشوند.
حرکت شناگری
در این حرکت زالو تکیهگاه خود را رها کرده و به صورت پشتی-شکمی مانند نوار پهن میشود و حرکات موجی پیدرپی را به صورت طولی از ناحیه سر به طرف انتهای بدن انجام میدهد.
دفع و تنفس
زالوی طبی دارای تنفس پوستی است و اکسیژن جذب شده توسط شبکه مویرگی که در زیر پوست قرار گرفته انتقال پیدا میکند. این سیستم بر پایه انتشار است به این معنی که در اثر اخلاف فشار اکسیژن و دیاکسید کربن در داخل و خارج از بدن زالو جابجایی گازها انجام میشود. این مکانیزم، تنفس بافتی نامیده میشود. عمل دفع در زالو ها به وسیله نفریدی ها انجام میشود. این اندام دارای سلولهای حجیمی است که مواد زاید را در خود جمع میکند. این مواد از طریق مجرای نفریدی که یک مجرای پیچ خورده است که در انتها وسیع شده و مثانه را تشکیل میدهد، به منافذ دفعی در سطح پوست باز میشود.
عضلات و حرکت
عضلات در زیر پوست قرار گرفتهاند و شامل ۴ دسته عضلات حلقوی، طولی، مایل و پشتی هستند. مکانیزم شنا در زالوها هنوز به طور کامل شناخته نشده ولی آخرین یافتهها بیانگر این است که این حرکت در اثر تاثیر متقابل بین هورمونها و گیرندههای عصبی عضلات طولی بدن زالو ایجاد میشود. تاثیر هورمونها باعث جدا شدن زالو از تکیهگاه و واکنشهای عصبی عضلات موجب حرکت زالو میشود. به طور کلی زالوها تمایل دارند که دائما در حال حرکت باشند و فقط در زمان احساس خطر یا استرس به صورت کاملا کشیده و بیحرکت در میآیند. این کار به دلیل تمرکز بیشتر زالو بر روی ساختار حسی پوست و کارایی بیشتر این اندام است.
رژیم غذایی
زالوها زندگی انگلی دارند و یا از مردهی بعضی جانوران تغذیه میکنند و یا به شکار کرمها، حشرات، لاروها و نرمتنان کوچک میروند و یا به بدن ماهیها و یا پشت قورباغهها میچسبند و خونخواری میکنند. خود زالو ها شکار مهره داران آبزی و یا ماهیها میشوند. پس از خونخواری کامل یک هفته طول میکشد تا زالو بتواند مجددا حرکت یا شنا کند. روند هضم خون در بدن زالو بسیار کند بوده تا چندین ماه (۵ الی ۱۸ ماه) به طول میانجامد (معمولا ۶ ماه). جانور در طی این مدت نیازی به خونخواری مجدد برای تغذیه ندارد. با این وجود ۲ الی ۴ ماه بعد، زالو مجددا قادر به خونخواری است.
غذادهی
روشهای معمول تغذیه زالو در محیط پرورشی:
- تغذیه با موجود زنده
- تغذیه با خون
- قراردادن زالو در محفظه حاوی خون
- قراردادن خون در محفظه پرورش زالو - تغذیه با ریزجلبکها
تولید مثل در زالوها
زالوها شبیه کرم خاکی هرمافرودیت (دو جنسی) بوده و هر دو اندام جنسی نر و ماده را تواما در بدن دارند. ولی مانند اغلب سستودها و ترماتودها قادر به خودباروری نیستند و برای باروری نیاز به اتصال به یکدیگر دارند (لقاح متقابل). زالو طی یک فصل جفت گیری یکبار تولید مثل میکند. جفتگیری روی زمین انجام میشود جایی که آنها بوسیله یک ترشح موکوسی بخش بطنی (شکمی) خود را به یکدیگر متصل میکنند. زالوها مانند کرم خاکی دارای یک کلیتلوم هستند. کلیتلوم ناحیهای ضخیم در بدن انگل است که فقط در دوران تولید مثل مشاهده میشود. جفتگیری با به هم تابیدن دو زالو و وارد کردن اسپرم هر یک به ناحیه کلیتلوم دیگری انجام میشود و اسپرمها پس از ورود به رحم منجر به لقاح و باروری تخمها میگردند.
کلیتلوم یک مجموعه ۱۵ الی ۵۰ عددی از تخمها (به طور متوسط ۳۰ عدد) را که با یک ماده ژلاتینی سخت مانند پیله کرم ابریشم پوشانده شده و حاوی مواد غذایی است بوجود میآورد. هر زالو میتواند در عرض ۸ روز تا ۸ پیله بگذارد. زالو برای دفع تخمها شروع به انقیاض بدن عضلانی خود کرده و پیله اسفنج مانند را از قسمت سر خارج میکند.
- اندام تولید مثلی نر شامل: کیسههای بیضه، مجاری آوران و وابران، اپیدیدیم، مجرای خروج اسپرم و دهلیز
- اندام تولید مثلی ماده شامل: تخمدانها، مجاری تخمبر، مجاری مشترک و کیسه ماهیچهای
جفتیابی و لقاح به طور طبیعی در اسفند و فروردین انجام میشود. همچنین لقاح میتواند در آب یا در خشکی انجام شود. در این حالت زالوها به شکل سر به دم به دور هم پیچخورده و کیسه اسپرماتوفور از طریق منفذ تناسلی وارد بدن ماده میشود. این کار ممکن است تا ۱ ساعت به طول انجامد. لقاح در داخل بدن ماده انجام میشود. در زالوی طبی گونه هیرودو مدیسنالیس رشد تخمها در این مرحله متوقف میشود و تخمها به مدت ۹ ماه در همین حالت در بدن ماده باقی میمانند. پس از سپری شدن زمان لازم و در زمان تکثیر، غدد کلایتلوم که روی سطح پوست بدن قرار دارند، متورم و قرمز رنگ شده که این نشانه آمادگی مولد و آغاز فرآیند تکثیر است. این غدد شروع به ترشح یک حلقه از جنس کوتیکول در اطراف ناحیه تناسلی میکنند که کوکون نام دارد.
کوکون زالوسپس تخمها برای رشد بیشتر در داخل کوکون گذاشته شده و کوکون با مایع آلبومینی که از بدن زالو ترشح میشود پر میگردد. در این مرحله زالو با حرکت چرخشی بدنش، کوکون را در طول بدن به سمت بادکش انتهایی هدایت کرده پس از بستن دهانه کوکون به وسیله ترشحات بادکش قدامی، آن را آزاد میکند. زالوها کوکون را به بستری از جنس سنگ، چوب، گل یا برگ گیاهان متصل میکنند که این کار را به وسیله ترشحات بادکش انتهایی انجام میدهند. زالوی طبی کوکونهای آزاد شده را رها میکند و مراقبت والدینی در مورد این زالو وجود ندارد. کوکون رها شده بعد از چند روز تیره رنگ و سخت شده و بافت اسفنجی پیدا میکند که به دلیل خشک شدن لایه کوتیکولی اطراف آن است.
تعداد تخم موجود در هر کوکون به عوامل مختلف از جمله سن مولد، اندازه مولد، شرایط دمایی و رطوبت محیط بستگی داشته و در زالوی طبی گونه هیرودو مدیسنالیس میتواند بین ۲ تا ۸۰ عدد در هر کوکون باشد. بعد از ۳ هفته تا ۱ ماه بچه زالوها شروع به خارج شدن از کوکون ها میکنند. در شرایط معمول و طبیعی در سالنهای تکثیر از هر کوکون ببین ۲۵ تا ۳۵ بچه زالو خارج میشود.
سیستمهای پرورش زالو
بسته به اقلیم محل پرورش، پرورش زالو را میتوان هم در سالنهای بسته و هم در فضای باز انجام داد. به طور کلی ۲ روش شناخته شده برای پرورش زالو در دنیا وجود دارد:
- روش روسی (پرورش در ظروف شیشهای)
- روش آلمانی (پرورش در حوضچهها و مخازن بزرگ)
پرورش زالو به روش آکواپونیک (کشت توام با گیاه) هم امکانپذیر است و امروزه در بسیاری نقاط دنیا از این روش استفاده میشود. در برخی مناطق از استخرهای خاکی نیز در پرورش زالو استفاده میشود که امروزه چندان مورد استفاده نیست. در مناطق خشک که رطوبت هوا کم و دما در طول سال و نیز در طی شبانه روز متغییر است باید از سازههای سر پوشیده که امکان کنترل دما و رطوبت را فراهم میکنند برای پرورش زالو استفاده کرد.
تقسیمبندی زالوها
زالوها بر اساس تغذیه و ویژگیهای مرفولوژیکی - زیستی طبقهبندی میشوند.
بر اساس تغذیه:
- زالوهای بلع کننده: غارتگر بوده و به جانوران کوچکتر حمله کرده و به روش بلع از آنها تغذیه میکنند.
- زالوهای خونخوار (انگل): با مکیدن خون یا مایعات حفره بدنی میزبان که معمولا مهره داران خونگرم هستند، تغذیه میکنند.
زالو ها بر اساس ۶ ویژگی مرفولوژیکی (اندازه سر، کرکهای بدن، شکل بدن، اندازه جثه، رنگ پوست و نقوش سطح پشتتی بدن) و ۳ ویژگی زیستی (محل زندگی، عوارض گزش و نوع اسکار ایجاد شده در محل گزش) به ۲ گروه تقسیم میشوند:
- زالوهای سمی
- زالوهای غیر سمی
زالوهای سمی
ویژگیهای مرفولوژیکی:
- سر بزرگ
- بدن کرکدار
- جثه نسبتا بزرگ
- شکل پهن و شبیه به مارماهی
- رنگ سبز تیره تا سرمهای و سیاه با خطوط طولی لاجوردی
ویژگیهای زیست شناسی:
- زندگی در آبهای آلوده و کثیف
- عوارض ناشی از گزش ورم، تب و سستی
- ایجاد اسکار خونریزی دهنده و بعضا خونریزی ریه در اثر ورود مواد ترشهی بزاق به خون
زالوهای غیر سمی
ویژگیهای مرفولوژیکی:
- سر کوچک
- بدن بدون کرک
- جثه کوچک و باریک شبیه دم موش با گردی پهلو
- رنگ پوست در ناحیه پشتی سبز ماشی تا سرخ جگری و رنگ ناحیه شکمی قرمز متمایل به زرد
- خطوط طولی زرویخی شکل
ویژگیهای زیست شناسی:
- زندگی در آبهای غیر آلوده (۵۰% آنها در آبهای راکد شیرین و ۲۰% در چشمههای جاری)
- همزیستی با قورباغهها
- عدم ایجاد عوارض جانبی بعد از گزش
- عدم ایجاد اسکار خونریزی دهنده و یا ایجاد اسکار کوچک
مهمترین گونههای زالوی طبی
عبارتند از:
- زالوی طبی ایران (Hirudo orientalis): که به نام عمومی وربنا نیز معروف است.
- زالوی طبی اروپا (Hirudo medicinalis): که بهترین نوع زالوی طبی است.
- زالوی آذربایجان (Hirudo verbena): این زالو در کشور آذربایجان به طور طبیعی زندگی میکند و از نظر الگوی ظاهری بسیار مشابه گونه ایرانی است.
تفاوت دو گونه: وربانا و مدیسینالیس
در گذشته زالوی آذربایجان را به عنوان یک گونه مستقل مابین زالوی ایران و زالوهای اروپا میشناختند ولی مطالعات بیشتر نشان داد که در واقع زیر گونهای از Hirudo orientalis است.
هیرودو مدیسینالیس
زالوی طبی، هیرودو مدیسینالیس با نام علمی (Hirudo medicinalis) از گونههای زالوی آروارهدار بیخرطوم میباشد. طول بدن آنها ۵ تا ۱۲ سانتیمتر و در حال حرکت در زالوی بالغ تا ۲۰ سانتیمتر نیز میرسد. رنگ آن زیتونی است که خطهای طولی زرد رنگ در سطح پشتی خود دارد. بدن این زالو در حالت بیحرکت، تخممرغی شکل است و دارای فشردگی از سطح پشتی به شکمی است. در این زالو قسمت سر باریک و کوچک و ناحیه تنه پهنتر است. در قسمت جلوی ناحیه سر بادکش جلویی (قدامی) قرار دارد که از ۲ حلقه تشکیل شده و دهان را احاطه میکند. بادکش پشتی از ۷ حلقه تشکیل شده و مخرج زالو روی سطح پشتی و دقیقا جلوی بادکش پشتی قرار گرفته است.
فواید زالو
برخی از انواع زالو فوقالعاده خطرناک و بیماریزا میباشند، اما گونههای متعددی از زالوها وجود دارند که اثرات درمانی جالب توجهی دارند. ماده آنتی کوآگولان (ضد انعقادی) که در بزاق زالو موجود است بنام هیرودین موجب رقیق شدن خون، بازشدن عروق بسته و بالطبع افزایش خونرسانی و اکسیژناسیون موضع میگردد. پیشبینی میگردد حداقل ۱۰۰ نوع ماده ویژه با اثرات درمانی گوناگون توسط زالو ترشح میشود. اکنون در شمار کثیری از کلینیکهای معتبر اروپا و آمریکا از زالو جهت رقیق شدن خون متعاقب آنژیوپلاستی قلب، گرافتهای پوستی و پیوند اعضاء (جهت تسریع خونرسانی موضع و پیشگیری از انعقاد خون در عروق)، واریس، ضایعات پوستی و زیبایی پوست و حتی تقویت سیستم ایمنی بدن، استفاده طبی بعمل میآید.
زالوی بومی در طب سنتی ایرانیان
در طب سنتی ایرانیان کاربرد زالو بسیار وسیع بوده و در بیماریهای خونی و عفونی، فشارخون، سکته قلبی، بیماریهای چشمی، پوستی، واریس، بواسیر، آبسههای چرکی و ... مورد استفاده قرار گرفته است. در طب افواهی (عامیانه) مردم ایران نیز، زالو همانند حجامت و فصد بعنوان یک رفتار درمانی و پیشگیری پذیرفته شده و شناخته شده حضور داشته است و مردم شهر و روستای ایران میدانستند که علاج بسیاری عفونتها و زخمها و کسالتهای بدن با زالو اندازی ممکن است. حتی بنا بر برخی اظهارات سابقه زالو تراپی به ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد در مصر باستان بر میگردد. در قرن ۱۹ در آمریکا از زالو برای درمان هموروئید، بیماریهای لثه و دهان و بیماریهای متنوع دیگری استفاده میشد.
آنزیم های موجود در بزاق زالو
هیرودین مهمترین ماده ضد انعقاد بزاق زالو است. پروتئینی متشکل از ۶۵ اسید آمینه است و ردیـف اسیدهای آمینه آن با تکنیک PCR مشخص شـده اسـت. خاصـیت ضـد انعقادی هیرودین قویتر از هپارین است. عمل هیرودین به وسیله عوامل دیگر موجود در زالو مانند همنتین و آنتی استاتین تقویت میشود. فعالیت هیرودین را از روی خاصیت ترومبین آن بیان میکنند. امروزه فرم نوترکیب هیرودین به نام لیپرودین سنتز شده است. هیرودین توانایی زیادی در ممانعت از انعقاد خون دارد بهطوریکه چند قطره بزاق دهان زالو قادر است مقدار زیادی خون را به صورت مایع نگهدارد و مانع انعقاد آن شود.
وقتی که خون با لبه بریده بافت تماس حاصل میکند فاکتور ۱۲یا هاگمن فاکتور فعال میشود. متعاقب فعال شدن این فاکتور انعقادی یک سری آنزیمها از جمله آنزیم پروتئاز ترومبین فعال میشود ایـن آنزیم سـبب تبدیل فیبرینوژن به فیبرین میشود و فیبرین به صورت رشتههای کلاف مانند، محل بریدگی را میبندد و مانع خونریزی میشود و خون را منعقد میکند. هیرودین به صورت خیلی اختصاصی و قوی از فعالیت آنزیم پیروتئاز ترومبین جلوگیری میکند و مانع انعقاد خون میشود. فیبرینوژن یک مولکول دایمر است و دو محل اتصال (Binding sites) برای رسپتور پلاکتهای فعال شده دارد.
آنزیم کربوکسی پپتیداز A
یک ماده شبه هیستامینی بیحس کننده و گشاد کننده عروق است. این ماده مویرگهای اطراف محل گزش زالو را متسع نموده و سبب افزایش جریان خون به سمت ناحیه گزش میشود. وقتی زالو پوست را نیش میزند، یک زخم به شکل Y کاملا بدون درد، ایجاد میکند. دلیل آن، وجود این ماده قوی بیحس کنندگی است که با ایجاد احساس خنکی بعد از حدود ٥ دقیقه پس از چسبیدن زالو به محل، از احساس درد و سوزش اندام جلوگیری میکند.
هیالورونیداز
این ماده هم به عنوان فاکتور پخشکننده و هم به عنوان یک عنوان یک آنتیبیوتیک عمل میکند. این آنزیم با حل کردن مواد بافتی، زمینه پخش بزاق زالو را دربافتها فراهم میکند. با اینکار بافتهای دوردست را نیز تحت تأثیر قرار گرفته و اثرات درمانی در همه جای بدن به خصوص در نزدیکی محل اتصال زالو به بدن پخش میشود.
دستابیلاز
یک فاکتور ضد تجمع پلاکتی بسیار قدرتمند است و با اثرات فیبرینولیزی و هیدورلیزکنندگی منجر به حل شدن لختههای خونی تشکیل شده میشود. این آنزیم که به وسیلهی نیکونوف کشف گردید، یک شیوهی درمانی بسیار جدید و کمخطر را در درمان لختههای ایجاد شده در اثر سکتههای مغزی، تصادفات و اعمال جراحی معرفی کرد.
اورگلاز و کاتکتولامین
دارای اثرات درمانی در بیماری آرتروز هستند. بسیار دیده شده است که افراد مبتلا به آرتروز زانو که از درد زانو و محدودیت حرکتی زانوها رنج میبرند با چند جلسه زالو درمانی بهبودی بسیار مییابند. زالو همچنین کاتکولامین ترشح میکند که روی پایانههای عصبی به خصوص در پوست، ماتند: دوپامین و سروتوتین عمل میکند و باعث کاهش درد میشود.
از دیگر آنزیمها و ترکیبات مهم بزاق زالو
- بدلین: کاهش دهنده تورم
- آپیراز و اگلین: ضد تجمع پلاکتها با اثرات روانسازی جریان خون
- لیپازها و استرازها: تجزیهکننده چربیها
- منوکسید نیتروژن سنتتاز: ترمیم اعصاب صدمه دیده
- استیل کولین: تحریککننده اعصاب محل سیناپس (ترمیم اعصاب)
تاریخچه زالو درمانی
زالو از ۲۵۰۰ سال قبل در هند، یونان، روم، ایران و سپس در اروپا مورد استفاده پزشکی داشته اسـت. در قرن نوزدهم از این جانور کوچک برای درمان هر دردی از جمله سردرد، تب، زخمهای عفونی شده، دمل و آبسه، ورمها، هموروئید و ... استفاده میشده است.
خصوصیات زالوی مطلوب طبی
رنگ زالوی پزشکی متنوع است و غالبا زیتونی سیاه تا قهوهای و یا حنایی مایل به سیاه بوده و نوارهایی به رنگ سبز زیتونی تا سبز در طول بدن آنها کشیده شده است. زالوی پزشکی را میتوان از روی دو خط نازک رنگارنگ روی پشت تشخیص داد، حاشیه پهلویی آنها (از سطح پشتی تا شکمی) به رنگ زرد نارنجی است. شکم معمولا بسیار رنگارنگ است ولی ممکن است فقط یک رنگ داشته باشد.
زالو، زیر گونهای به رنگ سبز دارد، که نوار طولی آن به رنگ حنایی است. نام علمی این جانور هیرودو مدیسینالیس است. طول بدن زالو به ۲۵ سانتیمتر نیز می رسد. ولی زالوهای بیش تر از ١٢ سانتیمتر کاربرد درمانی ندارند. زالو های زیر برای درمان مناسباند:
- رنگ ماشی و کمی مایل به سبز که دو خط زرد زرنیخی در طول پشت دارند.
- سرخ مایل به زرد
- جگری رنگ
- شبیه ملخ ریز
- شبیه دم موش
- زالوی باریک با سر کوچک
زالوهای شکم قرمز بهتر از زالوهای پشت سبز هستند، به ویزه اگر از آبهای جاری صید شده باشند. زالوهایی به رنگ سبز زیتونی مایل به تیره با دو خط زرد روی کمر و شکمی با دو رنگ زرد و سبز زیتونی که گاها مایل به سیاه است و دارای سر کوچکاند که در حالت جمع شده مایل به تیره اند.
بهترین زالو آن است که شکل آن مثل دم موش، باریک، با سر کوچک و شکم سرخ و پشت سبز است (زیتونی یا ماشی یا کمی مایل به سیاه) و بهتر است از آبهای پاکیزه صید شود و آبهایی که در آن قورباغه و یا گیاه آبزی باشد، ارجحیت دارد. البته زالو های مشکی و پر تحرک و سریعالحرکت و آنهایی که از آب صاف، خزه دار و قورباغه دار صید میشوند نیز خوب هستند.
مشخصات مناطق مناسب صید زالو
تالابها و شالیزارها و بعضا قناتها محیطهای مناسبی برای زالو ها میباشند. بیشـتر زالو های طبی در نقاط شمال ایران مثل رشت و بابلسر، لنگرود و ... یافت میشود. آب برکه یا تالاب یا شالیزار باید زلال و تمییز باشد در آن خزه باشد و زیستگاه قورباغهها (حداقل به صورت فصلی) باشد. البته زالو های آبهای جاری نیز مناسباند و زالو های آبها گل آلود و تیره مفید نیستند و ناقل بیماریاند. اکثر زالوها، جانوران آب شیرین هستند و در آبهای کمعمق، مردابها و تالابها، زیر صخرهها و قطعات شناور و یا در کف آب زندگی میکنند. زالو ها از نور گریزانند و تاریکی را ترجیح میدهند و شبها به شکار میروند. بدن آنها بسیار قابل انعطاف است و با ایجاد تموجاتی در بدن داخل آب شنا میکنند.
محل زندگی و تفاوت
ابن سینای بزرگ در مورد مکانهای به دست آوردن زالو دارای نظریهی خاص خود بود و معتقد بود که زالوئی که در آب جاری زندگی میکند، بدون سم میباشد. همچنین زالوهائی که در برکههای دارای گیاه زندگی میکنند، بدون سم هستند و در عوض زالوهایی که بر بدن خود، دارای موهای شبیه پشم میباشند و آنهایی که به رنگ، رنگینکمان هستند سمی میباشند. او زالوهایی را که به رنگ ماش و متمایل به سبز با خطوط زرنیخی در طول پشت یا زالوی سرخ مایل به زرد با حاشیه منور یا زالوهای جگری رنگ و زالوهایی که دارای سر کوچک بوده باشند یا آنهایی که شبیه دم موش یا ملخ ریز باشند از زالوهای مطلوب و مفید معرفی میکند و معتقد است که زالوهای شکم قرمز بهتر از زالوهای پشت سبز هستند، به ویژه آنکه از آب جاری گرفته شده باشند و به زعم ابن سینا زالو خون را بهتر از حجامت از عمق بدن بیرون میکشد.
طول عمر زالو
زالوی طبی معمولا تا ۱۰ سال عمر میکند، اما زالوی پرورشی را با تجریه میتوان تا سالیان دراز پرورش داد و اگر بیتجربه بخواهیم پرورش دهیم شاید یک هفته هم زالو نتواند زنده بمانند. لارو زالو مراقبت بیشتری نسبت به زالوی مولد، سوزنی و کبریتی می خواهد.
دشمنان
بیشتر زالوها هنگام استراحت پنهان میشوند، و مخفیگاه آنها زیر گیاهان ضخیم و یا در گلولای میباشد. بسیاری از گونههای زالو، شبرو هستند، و این کمک میکند تا از قرارگرفتن در دسترس شکارچیان جلوگیری شود و همچنین در زمان استراحت میزبان به او حمله ننمایند. اگر زالو مورد حمله شکارچیان قرار بگیرد او با تمام سرعتی که میتواند شنا میکند، برخی شل شده و نقش زالوی مرده را بازی میکنند، و برخی نیز خود را به شکل دایره در آورده و به سمت پایین آب خود را رها مینمایند. وقتی زالو به میزبان خود حمله میکند معمولا نقاطی از بدن را انتخاب مینماید که دسترسی میزبان به آن محل سخت باشد.
روش کلی استفاده از زالو
ایجاد احساس علاقه به جانوران، جهت مراقبت مناسب و کاربرد درمانی موفقیتآمیز زالوی طبی مهم است. کار کردن با زالو بوسیله انبرک و پنس یا تنزل دادن آنها در حد یک ابزار پزشکی رفتاری عاری از احساسات است. زالو درمانی باید در یک مکان ساکت و آرام انجام شود. چنانچه زالو درمانگر و یا فرد بیمار عصبی باشند، ممکن است زالو گزش خود را انجام ندهد. درمانگران بیتجربه اغلب وقتی که از دستهایشان استفاده میکنند تا از فرار زالو جلوگیری کرده یا آن را وادار به تغذیه از نقطه خاصی بنمایند در حقیقت روشهای خشنی را به کار میبرند.
همیشه باید از انجام مانورهای خشن اجتناب ورزید زیرا این کار باعث برانگیختگی گیرندههای درد و سبب ستیز یا فرار زالو میشود و زالو در جهت مخالف فرار میکند. از لمس کردن بافشار قسمت سر و لکههای چشمی خودداری نمائید و کافی است با انگشت شصت دستتان به آرامی جلوی سر زالو سایه ایجاد کرده و قسمت لب فوقانی را به آرامکی لمس کنید. استفاده از اسانسها و عطرها باعث خواهد شد زالو اتصالش را رها کرده و واکنش دفاعی انجام دهد و محرکهای شدید باعث میشود زالو، قی (استفراغ) کند که با این کار محتویات معده خود را خارج کرده و ممکن است زخم را با باکتری آئروموناس آلوده سازد.
عدم تغذیه زالو از میزبان لزوما بدین معنی نیست که وی گرسنه نمیباشـد. این اکراه میبایست ناشی از بوهای تند و زننده و یا یک بیمیلی ساده باشد. مثلا در تابستان زالوها در درجه اول آماده تولید مثل میباشند. چنانچه در این مورد همهی تلاشها شکست بخورد هیچ کس نمیتواند و نباید زالو را برای تغذیه اجبار نماید، بلکه بایستی شانس خود را با زالوی دیگری امتحان کنید. زالوهای بیاشتیاق را در جای سرد و تاریک و مرطوب و ساکت نگه دارید. این کار حواس آنها را آرام میکند تا بتوانند هر چه شدیدتر به محرکهای شیمیایی، حرارتی و نورانی واکنش نشان دهند تا وقتی به پوست نزدیک شدند غریزه شکارکردنشـان برانگیخته و فعال گردد.
استفاده از زالو الزاما باید همراه با مراقبت متخصص طب سنتی، بهداشت کامل، و اطلاعاتی از نحوه مصرف زالو باشد. از این رو به شما توصیه اکید میشـود برای درمان به مراکز طب سنتی مراجعه نمائید و خودسرانه اقدام به زالو درمانی ننمائید. زالوها باید از مناطق بکر و کاملا طبیعی تهیه شود. زالو باید یک بار بیشتر مصرف نشده باشد.
هرگز نباید زالو پس از خونخواری دوباره استفاده شود که البته این کار شدنی نیست. زیرا زالوی خون خورده دیگر به موضع نمیچسبد و زالوها را باید پس از مصرف در زیستگاههای طبیعی رها کرد تا خون خورده را کاملا هضم کنند (که معمولا ۳ ماه الی یک سال طول میکشد) و سپس دوباره جهت مصرف به کلینیکها آورده شوند.
زالو هنگام شروع مکیدن خون قدری احساس سوزش ایجاد میکند که دقائقی پس از آن سوزش کم شده و از میان خواهد رفت. (به علت ترشح بزاق خود که دارای خاصیت بیحسکنندگی می باشد)
چنانچه هر بار تعداد ۲۰ عدد زالو بکار بردهاید تا ۲۰ الی ۲۵ روز دیگر از مصرف زالو و خون درمانیهای دیگر مثل حجامت و فصد خودداری کنید. به همین نسبت چنانچه ۱۰ عدد زالو مصرف کردهاید تا ۱۰ روز دیگر از خون درمانی بعدی اجتناب ورزید و به همین نسبت محاسبه کنید.
اندازه زالوهایی که برای سر و گوش به کار میبریم کوچک و نازک باشد و طول آن یک بند انگشت یا کمی بیشتر نباشد. زالوهایی که برای دست یا سینه و پشت و بازوها به کار میبرید بزرگتر باشد و زالوهای درشت برای کمر و پاها در نظر گرفته شود.
توصیههای قبل از زالو درمانی
تمام آداب حجامت و فصد (زمان، مکان، رژیم غذایی قبل و بعد) درباره زالو درمانی هم صادق است. قرص وارفارین و آسپرین، دی پیریدامول، اسویکس، کلوپیدگرل، و قرصهای مسکن حداقل از سه روز قبل از زالو درمانی زیر نظر متخصص طب سنتی باید قطع شود. موهای موضع زالو درمانی باید پاکسازی و تراشبده شود. قبل از زالو درمانی حداقل ۱۵ روز از یکی از رژیمهای پاکسازی ابتدا جزوه در صورت تجویز طبیب استفاده شود. ۲۴ ساعت قبل از زالو درمانی مقاربت جنسی نداشته باشید. موضع زالو درمانی را فقط با آب خالی و صابونهای غیر معطر قبلا شستو دهید (از عطر و ادکلن و شویندههای معطر استفاده نکنید زیرا باعث قی کردن زالو میشوید و نیز زالو به موضع نمیچسبد).
پس از زالو درمانی موضع زالو، اغلب اوقات خونریزی دارد. برای پیشگیری و سایر مشکلات، برنامه کاری، سفر، مهمانی پس از زالو درمانی نداشته باشید. لااقل ۸ ساعت پس از آن در استراحت و آرامش به سر ببرید. برای زالو درمانی عجله نکنید، ابتدا با داروهای گیاهی خاص، رژیم های پاکسازی بدن، بادکش و حجامت و فصد باید خون و کبد پاکسازی شود و سپس زالو درمانی اثر فوقالعادهای خواهد داشت. مصرف غذاهای سرد (لبنیات، تخم مرغ، برنج، مرغ، خیار و کاهو، کیوی، میوه نارس و ترش، ماکارونی، آش جو و آلوچه و ...) قبل از زالو درمانی مجاز نیست. گرسنگی یا پرخوری و بیخوابی و کم خوابی سبب کاهش تاثیر زالو درمانی خواهد شد.
زنها در حاملگی یا عادت ماهیانه نباید زالو درمانی کنند. (بویژه زیر قوزک داخلی پا) قبل و بعد از زالو درمانی استحمام طولانی و گرم و سونا و جکوزی جایز نیست. زمان زالو درمانی آرامش روحی و عصبی و جسمی لازم است. در صورت داشتن استرس و ترس، اضطراب و هیجان زیاد یا نشاط بیش از حد با پزشک و دستیار مشورت کنید. اگر قبل و در حین زمان زالو درمانی، تلخی دهان و خشکی دهان دارید اندکی رب انار و رب آلو تناول کنید. اسهال، ادرار زیاد، تعریق فراوان، استفراغ فراوان قبل از زالو درمانی نباید باشد. زالو اندازی بهتر است در نیمه دوم ماههای قمری باشد، به خصوص روزهای ۱۶ و ۱۷ ماه.
بهتر اشت زالو قبل از استفاده مدتی در آب صاف نگهداری شود و روزانه یک الی دو بار آب ظرف را تعویض نمود تا پاکسازی زالو بهتر انجام شود. زالو نباید مستقیما روی رگ انداخته شود. در مناطقی از پوست که خیلی سرد و رنگ پریده و مشکوک به نظر میآید و یا شدیدا متورم است، زالو درمانی مناسب نیست. برای نواحی نازک بدن مثل صورت نباید از زالوی درشت استفاده کرد. زالو ها باید ریز باشند. در افراد آنمیک (کم خون) باید از زالوهای ریز استفاده کرد. در یک مرحله نباید از تعداد زیادی زالو استفاده کرد. چون ممکن است سیستم ایمنی بیمار، علیه بزاق زالوها واکنش نشان دهد و یا بیمار دچار ضعف شود در صورت نیاز، زالو اندازی به دفعات انجام شود. برای زالو درمانی بهتر است بیمار بنشیند و در صورت ضعف دراز بکشد و پاهایش را بالا ببرید تا خون به سمت مغز هجوم برد و ضعف از بین رود و تن بیمار خیس عرق میشود که این عرق نشانه از بین رفتن ضعف است و حالا باید به او عسل یا شربت عسل یا گلاب یا بیدمشک بدهید.
فواصل بین دورههای زالو درمانی
تجربه نشان میدهد به طور میانگین برای هر زالو پس از خون خوردن روی بدن انسان ۱/۵ روز تا زالوی بعدی فاصله زمانی تعیین کنیم. یعنی اگر کسی ۱۰ عدد زالو استفاده کرد تا ۱۰ الی ۱۵ روز صـبر کرده و بعد از آن نوبت بعدی را شروع کند. پس از آن که هر ۲۵ روز یک بار تا ۳ نوبت و در هر بار ۲۰ عدد زالو، خون شخص را مکیدند بهتر است تا ۲ الی ۳ ماه پس از آن، از زالو درمانی خودداری کنید.
نحوه پانسمان پس از زالو درمانی
بهتر است پس از آنکه زالو موضع آسیب دیده را رها کرد بگذاریم خونروی ادامه پیدا کند تا خون بند بیاید و سپس پانسمان انجام شود. بعضی از مردم از این خونریزی میترسند و تلاش میکنند جلوی آن را بگیرند. این ترس تا حدودی بیمورد است و معمولا حدود ۴ تا ۸ ساعت خونریزی نمنم ادامه دارد. مکانیسم ضد انعقادی آب دهان زالو به خاطر داشتن هیرودین به گونهای است که مانع ایجاد لخته روی زخم میشود. این ماده ضد انعقاد دیواره رگها و مویرگها را میشوید و ناچار باید از همان محل نیش خارج شود. تا زمانی که این ماده در خون انسان وجود دارد خونریزی بند نخواهد آمد. بهتر است بیمار سر پا نایستد و استراحت کند. از شربتهایی مانند شربت زعفران، آب انار شیرین، شربت گلاب، و بیدمشک و شربت تخم شربتی و تخم بالنگو و آب میوههای طبیعی تناول نماید. ولی در صورت سردی مزاج بیمار یا رقت بیش از حد خون بیمار یا احساس ضعف و ناتوانی در بیمار یا به هر دلیل دیگر که شما تصمیم گرفتید پس از رها شدن زالو از موضع، محل را پانسمان کنید.
زالو درمانی مثل حجامت و فصد یا زخمهای سطحی دیگر نیست، به علت آنزیم هیرودین موجود در بزاق زالو خون رقیق شده و انعقاد خون در موضع به آسانی صورت نمی پذیرد و به همین دلیل باید حتما از مواد بند آورنده خون به همراه کمی فشار، اقدام به بند آوردن خون بنمائید.
نقاط زالو درمانی
زالو و بیماران قند خون
بیماران دارای قند (دیابتی) مانند سایرین میتوانند زالو درمانی کنند. این گروه بعضا نیازشان به زالو درمانی بیشتر سایرین نیز میباشد. کافی است داروهایی مانند آویشن، گل ختمی، تخم گشنیز را پودر کرده و روی زخم زالو پس از بند آمدن خون قرار دهیم و پانسمان کنیم که باعث جلوگیری از عفونت میشود و مصرف دم کرده یا جوشانده آویشن پس از خون گیری روزی سه بار باعث پیشگیری و دفع هر گونه عفونت میشود. اویشن کار کپسول سفالکسین یا سفیکسیم را انجام میدهد.
در ادبیات ما
«زالوصفت» به آدمهایی میگویند که از دیگران بهرهکشی میکنند و در واقع به آنها میچسبند و خون آنها را میمکند. اغلب ما از این جانور تجسم نامأنوس داریم. زالو در مزارع برنج به ساق پا یا دستهای دختران و زنان شالیکار که بوتههای ظریف برنج را نشا میکنند میچسبد و آب باتلاق را از خون آنها رنگین میکند. زالو از آب دلو یا جرعهای آب چشمه که رهگذری تشنه برای آشامیدن بدان روی میآورد داخل گلو و بینی او میشود و ناراحتی خوف انگیزی پدید میآورد. ولی حداقل تاریخ طب گواه آن است که خدمتی که زالو به نوع بشر کرده است بیشتر از تمام زیانهایی اسـت که برای وی برمیشمارند.
حقایقی جالب پیرامون زالو
- هر زالو ۵ الی ۳۰ سی سی خون میمکد.
- زالو قلب نداشته و تنها رگهای منتشر در سراسر بدن دارد.
- زالو مغز نداشته و ۳۲ گانگلیون و طناب عصبی دارد.
- ریه نداشته و تنفس پوستی دارد.
- سه آرواره به شکل Y دارد که روی هر آرواره حدود ۱۰۰ دندان وجود دارد.
- در لوله گوارش زالو آنزیمهای بیوشیمیایی وجود دارد که هر نوع میکرو ارگانیسم اعم از باکتری و ویروس و یا میکروب و تک یاختهای را حداکثر ظرف نیم ساعت مضمحل نموده و از بین میبرد.
- پس از خونخواری ۲ تا ۱۰ برابر افزایش حجم پیدا میکنند.
- ۵ جفت لکه چشمی در انتهای پیشین دارد.
- مزاج زالو سرد و خشک است.
- نور گریز و شب کار و شب رو میباشند.
گردآورنده: دنیاها، دانشنامۀ فارسی | www.donyaha.ir